موسیقی روی استخوان

موسیقی روی استخوان، شوروی

حکومت کمونیستی شوروی، به خصوص در دوران استالین، با نفوذ خیلی از مظاهر فرهنگی و هنری غرب به شدت مقابله می‌کرد. علاوه بر این، به دلایل عقیدتی و امنیتی، سانسور شدید بر کلیه تولیدات فرهنگی و هنری اعمال می‌شد و بسیاری از هنرمندان و نویسندگان برای بیان هنری با محدودیت‌ مواجه بودند.
به عبارت دیگر، نه فقط اقتصاد، که هنر و فرهنگ هم دولتی بود و هنرمندان می‌توانستند فقط در چارچوب مورد نظر حکومت فعالیت کنند.
به عنوان مثال، موسیقی‌های جاز، بلوز، بوگی ووگی، راک و… غیرمجاز بود و از انتشار آثار خیلی از خوانندگان مطرح غربی در شوروی جلوگیری می‌شد.
حتی آثار خود نویسندگان و هنرمندان روس‌ هم که مهاجرت می‌کردند، غیرمجاز اعلام شده و به کلی ممنوع‌الکار می‌شدند.
یا مثلا آثار خواننده‌ای به دلیل این که ادعا شده همجنسگراست، از بازار جمع شده و خود وی را هم زندانی کرده و به «گولاگ» (تبعیدگاه در مناطق دوردست) می‌فرستادند.

با وجود همه این فشارها، آثار هنری غربی، به روش‌های مختلف در کشور دست به دست می‌شد.
یکی از این روش‌ها، «موسیقی روی استخوان» بود.

در سال ۱۹۴۶ و بعد از جنگ جهانی دوم که به پیروزی شوروی بر آلمان نازی انجامید، فردی اهل لهستان، از آلمان با خود دستگاه تولید صفحه گرامافون به «سنت پترزبورگ» («لنینگراد» آن زمان) می‌آورد.
تولید صفحه گرامافون در انحصار حکومت بود و صفحه خام «وینیل» در دسترس نیست. اما این فرد لهستانی، مغازه‌ای باز می‌کند و با رقمی ناچیز، صدای مشتریان را برای یادگاری و سوغاتی، روی ورق‌های رادیولوژی (اشعه ایکس) ضبط می‌کند.
یعنی سوزن مخصوص ضبط صدا، به جای صفحات پلاستیکی مخصوص گرامافون، ورق رادیولوژی را خراش داده و صدا روی این ورق‌ها ثبت می‌شده.

در زمان شوروی، رادیولوژی زیاد انجام می‌شده و به دلیل آتشزا بودن، بیمارستان‌ها ملزم بودند بعد از یک سال این ورق‌ها را معدوم کنند. بنابراین ورق رادیولوژی به وفور در دسترس بوده و با یک بطری ودکا، می‌شده چندین کیلو ورق رادیولوژی تهیه کرد.

تجارت این فرد مبتکر می‌گیرد، اما نه به خاطر ضبط صدای مشتریان، که به خاطر تکثیر موسیقی غیرمجاز و زیرزمینی!
او شب‌ها به تکثیر موسیقی غربی می‌پرداخت و به مشتریان شناخته شده خود می‌فروخت.
دو نفر از مشتریان این فرد، با هم تصمیم می‌گیرند با مهندسی معکوس، این دستگاه آلمانی را تولید کنند و موفق هم می‌شوند و به این ترتیب و به مرور زمان، تکنولوژی آن در سنت پترزبورگ و دیگر شهرها دست به دست می‌شود و افراد بیشتری به تکثیر موسیقی مشغول می‌شوند.

ورق رادیولوژی، بر خلاف صفحات گرامافوق وینیل، خیلی سبک و قابل انعطاف است و تعداد زیادی از آن‌ها در جیب و آستین جا می‌شود. قیمت ناچیز آن‌ هم مزید بر علت شده و این تجارت رونق می‌گیرد. هرچند که کیفیت صدای این ورق‌ها، بسیار پایین بوده و بعد از ۵ تا ۱۰ بار شنیدن، عملا غیر قابل استفاده می‌شده.

یک نمونه با کیفیت موسیقی روی استخوان


به این طریق بوده که موسیقی‌های غیرمجاز و زیرزمینی خارجی و داخلی، در دسترس افراد بیشتری، به خصوص نسل جوان قرار می‌گیرد و آثار گروه‌های مطرح غربی مانند«بیتلز» در شوروی به گوش مردم می‌رسد.
حتی بعضی از خوانندگان و اهالی موسیقی، از این روش برای معرفی آثار خود بین مردم استفاده می‌کنند. که البته تحت تعقیب قرار گرفته و در صورتی که دستگیر می شدند، تا ۷ سال حبس می‌گرفتند.

از آنجا که روی ورق‌ها تصویر اسکلت و استخوان و دنده نقش بسته بوده، این صفحات به «دنده» یا «استخوان» معروف می‌شوند.
این اسم از این جهت جالت توجه است که لذت موسیقی، روی تصاویری از استخوان بیماران درد و رنج کشیده ثبت می‌شود.

دولت در چندین عملیات ضربتی، همه تولید و پخش کنندگان را دستگیر و زندانی می‌کند. اما تا چند سال بعد از مرگ استالین، مردم همچنان به تکثیر موسیقی غیرمجاز ادامه می‌دهند. تا این که در اواخر دهه ۶۰ میلادی، دستگاه‌های جدید و با کیفیت‌تر ضبط و پخش موسیقی، به مرور جایگزین گرامافون شده و سخت‌گیری‌های دولت هم کمتر می‌شود.

امروز استالین نیست، اما موسیقی «غیرمجاز» همچنان هست.

این هم مستندی در این باره:

بهروز بهادری‌فر
نسخه فیس‌بوک: goo.gl/wSnwDG

1 فکر می‌کنند “موسیقی روی استخوان

  1. Mehdi

    درود
    اموزش کلمات و جملات پر کاربرد روسی رو تو شبکه تلگرام بذارید لطفا

    پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *