ماجراهای کاپیتان «ورونگل»


کارتون موزیکال «ماجراهای کاپیتان ورونگل» (Adventures of Captain Vrungel) یکی از کارتون های معروف ساخت شوروی در اواخر دهه ۷۰ میلادی (تقریبا معادل دهه شصت ایران) است. یعنی بچه های روس هم سن و سال ما، خیلی با این کارتون خاطره دارند.
خلاصه داستان این کارتون ۱۳ قسمتی به این شرح است:

یک خلافکار حرفه ای، باشگاه قایق رانی داشته. میاد و یک مسابقه قایق های تفریحی دور دنیا راه می اندازه. هدفش این بوده که به با این روش، یک مجسمه گرون قیمت رو که از موزه دزدیده، به خارج از کشور منتقل کنه.
از اون طرف، کاپیتان «ورونگل» از همه جا بی خبر، با دستیارش تو مسابقه شرکت می کنن. اما چند ساعت قبل از شروع مسابقه، خبردار می شه که دو نفری اجازه شرکت در مسابقه رو ندارن و باید نفر سوی رو پیدا کنن.
دستیار کاپیتان فوری می ره تو شهر و یک ورق باز حرفه ای رو تو یه کافه پیدا می کنه و با خودش می کشونه به قایق.
نگو اون ورق بازه، آدم خلافکاره بوده که مجسمه رو تو جعبه ساز موسیقی قایم کرده بوده. وقتی می فهمه که سوار قایق اشتباه شده که دیگه دیر شده. ولی صداشو در نمیاره.
اسم این قایق، «پابِدا» (Pobeda) به معنی «پیروزی» بوده. تو همون اول راه، دو حرف اولش می افته و تبدیل می شه به «بِدا» (Beda) به معنی «بدبختی». از این جا است که ماجراهای کاپیتان «ورونگل» تازه شروع می شه.

خلافکار حرفه ایه، یک مشت گنگستر می فرسته دنبال شون که مجسمه رو از چنگوشن در بیارن. تو مسیر، به هر شهری که می رسیدن، داستان و ماجراهای زیادی به وجود میاد.
از اون طرف، پلیس، یک مامور مخفی دنیال این گنگسترها فرستاده.
آخر سر، ورق بازه قضیه رو به کاپیتان «ورونگل» می گه و کاپیتان بهاهزار بدبختی، مجسمه رو به موزه بر می گردونه.
در نهایت قایق اینا برنده می شه و کاپیتان با نشون دادن رسید ارسال مجسمه به موزه، از شر خلافکارا راحت می شه.

اون گانگسترا تو کارتون یه آهنگی می خونن که شاید از خود کارتون معروف تر باشه.
سعی کردم خیلی سرسری ترجمه اش کنم، ولی چون بازی با کلمات داره و مثلا روسی با لهجه ایتالیایه، ترجمه دقیقی نیست. با لهجه لاتی بخونین که حس و حالش دستتون بیاد. 🙂

ما یه مشت راه‌زن و گنگستر معروفیم که پنجه بوکس و شیشلول داریم.
کارمون اینه که هفت‌تیر بکشیم و آدم بکشیم و هرچی دستمون میاد بدزدیم.
ما تو سه سوت، خزانه مملکت رو هم خالی کردیم.
سر همین معروف شدیم و یه کارگردان ازمون فیلم درست کرد.
با ماشین فیات و شورولت خیابونا رو گز می کنیم.
صبح تا شب، شراب گرون قیمت می زنیم و همیشه سیر و مستیم.
تو حساب بانکی مون میلیون میلیون پول خوابیده.
گور بابای هر چی قانونه.
ما آدمای درست و حسابی و لطیف و حساسی هستیم.
یه قرون دوزاری هم نیستیم، ما دنبال پولیم، پول.
اصلا ما انسان نیستیم، جیبیم.
و جیب، همون طور که همه مستحضر هستن، پول لازم داره.

کل ۱۳ قسمت کارتون رو می تونین اینجا ببینین.


بهروز بهادری فر

نسخه فیس بوک: https://goo.gl/bkmel2

2 فکر می‌کنند “ماجراهای کاپیتان «ورونگل»

  1. بازتاب: کارتون روسی درباره آلودگی محیط زیست | آی لاو راشا

  2. بازتاب: کارتون روسی «مارتینکو» | آی لاو راشا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *