آهنگ قدیمی روسی «بارانک نحیف» (Tonkaya Ryabina)
درخت بارانک* نحیف، چرا بیقراری؟
چرا سر بر زمین آوردهای و تاب میخوری؟
بلوط آن سوی رودخانه هم تنهاست،
اما ببین چه سر به آسمان کشیده است.
«بیتابی من از دوری بلوط است.
ای کاش میتوانستم خود را به او برسانم.
با شاخههای نازکم او را در آغوش بکشم
و روز و شب با برگهایش به نجوا بنشینم.»
بارانک، آغوش بلوط، آرزوی محال است.
بدان که تقدیر تو، تنهایی و بیتابی است.
—
* بارانک، درختی شبیه زبان گنجشک است با میوههای خوشهای قرمز رنگ.
شعر: فولکلوریک
خواننده: لودمیلا زیکینا (Lyudmila Zykina). وی را میشود با خانم «الهه»، خواننده ایرانی، مقایسه کرد.
ترجمه: بهروز بهادری فر