یکی دو سال پیش، بیمارستانی در هلند، مجسمهای در کنار ورودی ساختمان نصب کرد که نماد انتظار بیماران در مطب پزشک باشد.
این مجسمه به سرعت در روسیه و اوکراین محبوب شد و اسم «ژْدون» (Zhdun) را برایش انتخاب کردند که میشود آن را «تنبل خان» ترجمه کرد.
بر خلاف ایده اصلی مجسمه ساز هلندی که مفهومی مثبت را منتقل میکرد، روسها به جنبه منفی آن علاقه نشان دادند و از او نماد تنبلی و بی تحرکی ساختند. نماد شخصی که پا ندارد، دست روی دست میگذارد و منتظر است کارها خود به خود جلو برود و درست شود.
ظرف مدت کوتاهی، «ژْدون» در طنزهای سیاسی و اقتصادی و… مورد استفاده قرار گرفت. مثلا مردم تصویر «ژْدون» را کنار ورزشگاه یا تونل یا ساختمانی که مدتهاست قرار بوده ساخته شود مونتاژ میکنند. یا کنار وعدههای مسئولان دولتی که سالهاست قرار بوده عملی شود و نشده. یعنی «حالا بشین تا درسته بشه.»
کاری شبیه مونتاژ تصویر آقای عباس جدیدی در موقعیتهای مختلف برای تاکید بر «افق زاویه دید».
اگر «ژْدون» ایران بود و عکسش را کنار آزادراه تهران-شمال مونتاژ میکردند، قطعا زبان باز میکرد که «بابا انقدرا هم تنبل نیستم!».
«ژْدون» به قدری محبوب شده که شرکتی روس، حق برند این مجسمه را خریده و عروسک و تی شرت و… او را وارد بازار کرده و قصد دارد کارتون و انیمیشن هم از او بسازد. برای او حتی دوست دختر و خانواده هم درست کردهاند.
بهروز بهادری فر