بایگانی دسته: متفرقه

پیغام صوتی تالستوی

در سال ۱۹۰۷ میلادی (۱۲۸۶ خورشیدی) Stephen Bonsal گزارشگر معروف روزنامه «نیویورک تایمز» به روسیه سفر کرد و با لئو تالستوی دیداری داشت.
پس از بازگشت به آمریکا، از طریق دوستی به توماس ادیسون، سفارش یک دستگاه ضبط صدای گرامافون (فونوگراف) داد تا برای تالستوی بفرستد.
ادیسون در ژانویه ۱۹۰۸ دستگاه را به تالستوی هدیه کرد و از او درخواست کرد صدای خود را به زبان‌های مختلف روی استوانه‌های مومی ضبط کرده و برای او بفرستند.

تالستوی از ادیسون تشکر کرد و علاوه بر اجابت درخواست وی و ضبط صدای خود به زبان‌های انگلیسی، آلمانی، فرانسه و روسی، که تعدای از آن‌ها موجود است، گاهی اوقات به جای نامه‌نگاری با دوستان یا برای ثبت افکار و نظراتش، صدای خود را ضبط می‌کرد.
با وجودی که تعداد زیادی از این استوانه‌های مومی از بین رفتند، اما تعداد کمی باقی مانده‌اند و بدین طریق، صدای تالستوی در ۳ سال پایانی زندگی‌ پرثمرش، ماندگار شد.

در یکی از این پیغام‌های صوتی، تالستوی داستانی پندآمیز تعریف می‌کند:

یکی بود پولدار بود، ولی بعد فقیر شد.
انواع و اقسام بدبیاری ریخت سرش. اول خونه‌اش آتیش گرفت. بعد دام‌‌هاش از بین رفتن.
رفت تو خونه مردم کار کنه، گیر یه صاحب‌کار بدجنس افتاد.
کار کرد، کار کرد، اما وقتی که موعد تسویه حساب رسید، معلوم شد طرف پولی نداره که بده.
بی‌پول از اونجا رفت و هرچی تنش داشت فروخت تا گرسنه نمونه. کار به جایی رسید که پول نداشت کفش بخره و پابرهنه می‌رفت خونه.
سر راه نشست رو زمین و شروع کرد از خدا شکایت کردن. گفت خدایا، آخه چرا من انقدر بدبختم؟ از من بدبخت‌تر کسی تو این دنیا نیست.
یه دفعه چشمش به یکی افتاد که پا نداشت و رو زانو راه می‌رفت.
بعد پیش خودش گفت، درسته لباس و کفش ندارم بپوشم، ولی به جاش پا دارم. این بنده‌ خدا پا هم نداره. اون از من هم بدبخت‌تره.

«لئو تالستوی» (Lev Tolstoy) نویسنده شهیر روس، در یک خانواده اشرافی و با اصل و نسب به دنیا آمد. او در سال‌های پایانی عمرش از فقر و تبعیض در جامعه به ستوده آمده و به حمایت از فقرا، زندانیان سیاسی، سربازان فراری و… پرداخت.
به دلیل همین افکار خاص او بود که چند سال مانده به فوتش، کلیسای ارتودوکس روسیه او را مرتد اعلام کرد.

«تالستوی» در ۸۲ سال عمر پرثمرش، اتفاقات تاریخی مهمی را به چشم خود دید. تولد او تنها چند سال بعد از حمله و شکست ناپلئون بناپارت به روسیه اتفاق افتاد. سی و اندی سال داشت که رعیت‌داری در روسیه ملغی و سیاست اصلاحات اراضی به اجرا گذاشته شد. سیاستی که به نارضایتی‌ها دامن زد و شورش‌های گاه و بی‌گاه مردمی را به همراه آورد.

طی ۴۰ سال پایانی عمر او، سطح سواد در جامعه از یک درصد، به ۲۰ درصد رسید و ساختار اجتماعی جامعه به سرعت در حال تغییر بود و به همین دلیل دغدغه آگاهی‌رسانی و آموزش، «تالستوی» را به یک فعال اجتماعی بدل کرد.
«تالستوی» انقلاب مشروطه ۱۹۰۵ روسیه تزاری که منجر به تاسیس مجلس «دوما» شد را هم در چند سال پایانی عمرش به چشم دید. انقلابی که چند سال بعد از مرگ تالستوی، روسیه تزاری را از عرش به فرش کشاند و کمونیست‌ها را به قدرت رساند.

نمی‌شود از «تالستوی» گفت، ولی از «سوفیا» همسرش نامی نبرد. همسری وفادار که از ۱۸ سالگی تا پایان عمر، در تمام مشکلات و تغییرات و طوفان‌های فکری، و حتی دوران عیاشی و خوشگذارانی‌های «لئو»، همراه و مراقب او بود.

منزل و محل دفن «لئو تالستوی» در منطقه «یاسنایا پالیانا» (Yasnaya Polyana) به معنای «بیشه آفتابی» است. در همین «بیشه آفتابی» بود که او «جنگ و صلح» و «آنا کارنینا» را نوشت.
«یاسنایا پالیانا» چند کیلومتر بیشتر با شهر «تولا» (Tula) فاصله ندارد. شهری در ۲۰۰ کیلومتری جنوب مسکو که مرکز سماور سازی روسیه است.
امروزه، ملک و منزل «تالستوی» به یک موزه فضای باز تبدیل شده و بازدید از آن برای عموم آزاد است.

بهروز بهادری فر

راهنمای پلاک خودرو در روسیه

پلاک خودرو روسیه

از نظر شکل هندسی، پلاک وسایل نقلیه در روسیه ۲ نوع دارد:

  • مستطیل کشیده و باریک که روی بیشتر وسایل نقلیه استفاده می‌شود.
  • مستطیل پهن (مربع مانند) که روی موتور و خودروهای با فضای پلاک کمتر و ماشین‌آلات خاص استفاده می‌شود.

اجزای متن روی پلاک را میتوان به ۴ بخش تقسیم کرد که با ترتیب‌های متفاوت در پلاک‌های مختلف استفاده می‌شوند:

  • حروف سریال که با حروف بزرگ مشخص شده است.
  • شماره ماشین
  • شماره منطقه (شهر) یا شماره واحد نظامی (در مورد خودروهای نظامی)
  • حروف RUS که مخفف روسیه است. در اکثر موارد، اما نه همیشه، پرچم روسیه هم کنار کلمه RUS دیده می‌شود.

الفبای زبان روسی با الفبای لاتین (مثل انگلیسی) تفاوت دارد. با این وجود ۱۲ حرف هستند که در حالت بزرگ، بین روسی و لاتین مشترک هستند، اما بعضی از آن‌ها تلفظ متفاوتی دارند. در پلاک‌های روسی فقط از این ۱۲ حرف در حروف سریال استفاده می‌شود.

داشتن پلاک رند ، مثلا با اعداد ۶۶۶ و ۷۷۷ یا حروف ХХХ نشانه موقعیت اجتماعی و ثروت است و مثل خیلی از کشورها با قیمت بالا به فروش می‌رسد.

کد منطقه، شهر محل ثبت پلاک را مشخص می‌کند. مثلا کدهای ۷۷، ۹۷، ۹۹، ۱۷۷، ۱۹۷، ۱۹۹ و ۷۷۷ کدهای مسکو هستند. کد سنت پترزبورگ ۷۸، ۹۸، ۱۷۸ و ۱۹۸ است.

از نظر رنگ، پلاک‌ها در ۵ رنگ مختلف ظاهر می‌شوند:

سفید

وسایل نقلیه خصوصی، چه خودرو سبک، چه سنگین، چه موتور، چه تراکتور، چه اتوبوس سازمانی و تاکسی‌های خصوصی و غیره سفید رنگ هستند و از این جهت بیشترین تعداد را دارند.

اگر بخش مربوط به کد منطقه و کلمه RUS زرد رنگ باشد، به معنی این است که پلاک موقت است.

پلاک‌ تریلرها هم سفید، اما ترکیب حروف و اعداد آن متفاوت است.

توضیح این که، تعداد مشخصی پلاک سفید (به شکل خودرو خصوصی و معمولی) با کد منطقه و کد سریال مشخص، فقط برای خودروهای مقامات دولتی و اطلاعاتی و قضایی و نظامی رزرو شده‌اند و هیچ پلیسی جلوی این خودروها را نمی‌گیرد. از جمله، این کد سریال‌ها:
АМР, ЕКХ, ККХ, ХКХ, ААА, АММ, МММ, АМО, АОО, МОО

زرد

وسایل نقلیه عمومی، مانند تاکسی‌های مجوزدار و اتوبوس که در خدمت حمل و نقل عمومی باشند، زرد رنگ هستند.
خودروهای دارای پلاک زرد رنگ مجازند تا در مسیر‌های ویژه وسایل نقلیه عمومی که با حرف A مشخص می‌شوند، حرکت کنند. به همین دلیل تاکسی‌های اینترنتی که پلاک زرد دارند، بیشتر مورد تقاضای مسافران هستند، چون کمتر در ترافیک می‌مانند.

آبی

وسایل نقلیه متعلق به پلیس روسیه، آبی رنگ هستند. چه خودرو سبک، چه سنگین، چه اتوبوس، چه موتور و غیره.
حرف روی پلاک مشخص کننده نوع پلیس (امنیت، راهنمایی و رانندگی، گشت‌زنی و…) است و در هر شهری متفاوت است.

قرمز

وسایل نقلیه دیپلماتیک مانند سفارتخانه ها، سازمان‌های بین‌المللی و غیره قرمز رنگ هستند.
سه عدد اول مشخص کننده سفارتخانه یا سازمان است. کد سفارت ایران ۰۳۶ و کد سفارت انگلستان ۰۰۱ است. کدهایی که از ۵ و بیشتر شروع می‌شوند متعلق به سازمان‌های بین‌المللی هستند. مثلا کد خودروهای سازمان ملل ۵۱۱ است.
حروف روی پلاک مشخص کننده کاربری خودرو است. مثلا کد CD متعلق به سفیر، کد D متعلق به دیپلمات‌ها، کد T متعلق به کارمندان اداری غیر دیپلمات است.

سیاه

وسایل نقلیه نظامی از جمله خودرو، موتور، اتوبوس، ماشین سنگین، ماشین نظامی و… سیاه رنگ هستند.
بر خلاف همه انواع دیگر پلا‌ک‌ها، کد منطقه روی پلاک، مشخص کننده واحد نظامی است و نه منطقه جغرافیایی.
بر خلاف همه انواع دیگر پلاک‌ها، پلاک‌های سیاه نظامی، نور را بازتاب نمی‌دهند و در شب به سختی دیده می شوند.

پلاک‌های خارجی

علاوه بر پلاک‌های روسی، به پلاک‌های خارجی هم برمی‌خورید. پلاک خودروهای اتحادیه اروپا، معمولا از دو قسمت آبی باریک و سفید کشیده تشکیل شده است. در بالای قسمت آبی سمت چپ، دایره متشکل از ستاره، نماد اتحادیه اروپا هست و در پایین، کد کشور. مثلا D یعنی آلمان.
در مورد کشورهای دیگر، معمولا به جای آرم اتحادیه اروپا، پرچم کشور قرار دارد.
بعضی از پلاک‌هایی که بیشتر از همه در روسیه می‌بینید در جدول زیر آمده است.

AM – ارمنستان
AZ – آذربایجان
BY – بلاروس
UA – اوکراین
KZ – قزاقستان
GE – گرجستان
KG – قرقیزستان
ABH – آبخازیا
TJ – تاجیکستان
UZ – ازبکستان
TM – ترکمنستان
MNG – مغولستان
RSO – اوستیای جنوبی
EST – استونی
LV – لاتویا
LT – لیتوانی
MD – مولداوی
D – آلمان

بهروز بهادری فر

سرود «فقط و فقط»


فقط و فقط عشق بورز
شمع قلبت را بیافروز
تا همچو ماهی در اعماق آب‌ها
آسمانی روشن بر تو ظاهر گردد

فقط و فقط قضاوت مکن
روی‌گردان از حق مباش
تقدیر در انتظار توست
هزار راه نارفته در پیش داری

فقط و فقط عشق بورز
به ضعیفان مهربانی کن
تا همچون عقابی آزاد بر فراز دشت‌ها
افق‌های جدیدی را کشف کنی

فقط و فقط غم مخور
سرنوشت پر از ناهمواری است
قدردان و سپاسگزار باش
که از موهبت زندگی برخورداری

فقط و فقط عشق بورز
فقط و فقط قضاوت مکن
فقط و فقط غم مخور
فقط و فقط همه را ببخش

شاعر: کشیش آندری لاگوینوف (Отец Андрей Логвинов)
آهنگساز: راهبه ایولیانیا دنیسووا (Монахиня Иулиания Денисова)
ترجمه: بهروز بهادری فر

توضیح: در ترجمه، برخی از اشارات مذهبی-مسیحی، رقیق شده‌اند.

درباره انتخاب موسیقی در آی لاو راشا

چند پیغام دریافت کردم از مخاطبان آی لاو راشا که چرا آهنگ های روز و پاپ و جوان پسند روس روی کانال نمی‌گذارم.

واقعیت این است که آهنگ‌های روز را هر کسی راحت روی یوتیوب و شبکه های ماهواره‌ای می‌تواند بشوند.
اما سعی من این است که موضوعات «آی لاو راشا» را طوری انتخاب کنم که مخاطب ایرانی تا حدی با خاطرات مشترک روس‌ها، آن چیزی که بخشی از هویت روس‌ها را می‌سازد، آشنا شود.
سعی می‌کنم بیشتر آهنگ هایی را انتخاب کنم که وقتی یک روس می‌شنود، فورا بگوید «وای این آهنگ!» و دنیایی خاطره جلوی چشمانش زنده شود.
درست همان طور که ما از بچگی با آهنگ های گوگوش و ابی و هایده خاطره و حس نوستالژیک داریم.

خاطرات مشترک، دوست و همسر و خانواده و ملت و تاریخ می‌سازند.
خاطرات مشترک را احساسات و تجربه های مشترک می‌سازند.
یک راه شناخت ملت‌ها، شناختن خاطرات مشترکشان است. خاطره انقلاب، خاطره جنگ، خاطره فقر، خاطره ترس، خاطره شادی، خاطره رنج، خاطره موفقیت، خاطره شکست.
هرچه بیشتر خاطرات مشترک داشته باشیم، به هم نزدیک تر، با هم صمیمی تر و به هم وفادارتریم.

بهروز بهادری فر

ژْدون – «تنبل خان» روسیه

یکی دو سال پیش، بیمارستانی در هلند، مجسمه‌ای در کنار ورودی‌ ساختمان نصب کرد که نماد انتظار بیماران در مطب پزشک باشد.
این مجسمه به سرعت در روسیه و اوکراین محبوب شد و اسم «ژْدون» (Zhdun) را برایش انتخاب کردند که می‌شود آن را «تنبل خان» ترجمه کرد.
بر خلاف ایده اصلی مجسمه ساز هلندی که مفهومی مثبت را منتقل می‌کرد، روس‌ها به جنبه منفی آن علاقه نشان دادند و از او نماد تنبلی و بی تحرکی ساختند. نماد شخصی که پا ندارد، دست روی دست می‌گذارد و منتظر است کارها خود به خود جلو برود و درست شود.

ظرف مدت کوتاهی، «ژْدون» در طنزهای سیاسی و اقتصادی و… مورد استفاده قرار گرفت. مثلا مردم تصویر «ژْدون» را کنار ورزشگاه یا تونل یا ساختمانی که مدت‌هاست قرار بوده ساخته شود مونتاژ می‌کنند. یا کنار وعده‌های مسئولان دولتی که سال‌هاست قرار بوده عملی شود و نشده. یعنی «حالا بشین تا درسته بشه.»
کاری شبیه مونتاژ تصویر آقای عباس جدیدی در موقعیت‌های مختلف برای تاکید بر «افق زاویه دید».

اگر «ژْدون» ایران بود و عکسش را کنار آزادراه تهران-شمال مونتاژ می‌کردند، قطعا زبان باز می‌کرد که «بابا انقدرا هم تنبل نیستم!».

«ژْدون» به قدری محبوب شده که شرکتی روس، حق برند این مجسمه را خریده و عروسک و تی شرت و… او را وارد بازار کرده و قصد دارد کارتون و انیمیشن هم از او بسازد. برای او حتی دوست دختر و خانواده هم درست کرده‌اند.

بهروز بهادری فر

صدمین سالگرد انقلاب اکتبر روسیه

امروز (۷ نوامبر) صدمین سالگرد انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ است.
روزی سرنوشت ساز برای روسیه. روزی که حکومت تزاری سرنگون شد و تفکر کمونیستی به قدرت رسید.
نظام سیاسی مبتنی بر تفکر کمونیستی کمی بیش از ۷۰ سال دوام آورد و در سال ۱۹۹۱ فروپاشید.

امروز روسیه مدرن، در حالی سالگرد انقلاب اکتبر را گرامی داشت که هنوز بین مردم روسیه دودستگی فکری وجود دارد.
عده‌ای نظام کمونیستی را نظامی خوب و مطلوب می‌دانند که متاسفانه به دست افراد ناسالم افتاد و بد اجرا شد، و عده‌ای که هر نوع حکومت مبتنی بر ایدئولوژی را محکوم به شکست می‌دانند.
عده‌ای استالین را قهرمان، و عده‌ای او را دیکتاتور می‌دانند.
عده‌ای شوروی را دوران زندگی بدون دغدغه کار و تحصیل و درمان، مبتنی بر حمایت دولتی می‌دانند، عده‌ای از شوروی به عنوان دوران خفقان سیاسی و توزیع فقر یاد می‌کنند.
افراد مسنی که رفاه نسبی شان در دوران شوروی تا حدودی تضمین شده بود ولی با فروپاشی شوروی، امروز با مستمری بخور و نمیر، کرامت انسانی خود را پایمال شده می‌بینند و نسل جدیدی که شوروی را تمام شده می‌داند و به دنبال کسب آزادی‌های بیشتر سیاسی و فرصت های برابر اقتصادی است.

بهروز بهادری فر

لباس سنتی اقوام روسیه

لباس سنتی روسیه

حدود ۱۶۰ قومیت مختلف در سرزمین روسیه زندگی می‌کنند.
از ۱۴۵ میلیون نفر جمعیت روسیه، ۸۰ درصد روس هستند و بقیه از اقوام مختلف، به خصوص تاتار (مسلمان)، اوکراینی و باشقیر (مسلمان).
لباس سنتی در روسیه موضوع بسیار جالبی است که متاسفانه تحقیق کمی در این زمینه انجام شده است.
تنوع پوشش و شباهت‌های آن‌ها به پوشش قومیت‌های ایرانی می‌تواند موضوع خوبی برای پایان نامه مطالعات روسیه باشد.
در این تصویر، لباس سنتی ۹ قومیت مختلف روسیه دیده می‌شود.

نسخه فیس‌بوک: goo.gl/72rtcJ

مطالب مرتبط:
کولی های روسیه
اقوام «چوکچی»
اقوام «نِنِت»
زنی از قوم «آوار» در لباس سنتی
شوبا
کاکوشنیک
عکس های رنگی از روسیه صد سال پیش
آلبوم عکس: مردم روسیه – ۱۵

آلبوم عکس: مردم روسیه – ۱۸

این آهنگ از «بولات آکوجاوا» (Bulat Okudzhava) خواننده معروف اهل شوروی رو فعلا داشته باشین. دیدن این عکس‌های خانوادگی تاریخی با این آهنگ خیلی می‌چسبه.


و اما چند خطی درباره «آی لاو راشا»:

فرض کنین تو ماشین نشستیم داریم می ریم خونه. یهو یک ماشین دیگه، یک حرکت اشتباهی انجام می‌ده. احتمالا پیش خودمون می‌گیم عجب آدم نفهمیه ها! کاری هم نداریم که شاید طرف گرسنه شه، شاید جیبش خالیه یا روز بدی داشته و فکرش خرابه.
اما اگر راننده اون ماشین شیشه رو بکشه پایین و ببینیم که طرف دوست یا فامیلمونه، احتمالا اون حرکت اشتباهش مایه شوخی و خنده مون هم بشه.

عین همین اتفاق بین کشورها هم پیش میاد. اگر همدیگر رو بشناسیم، اگر ترس‌ها و نقاط ضعف و مشکلات و شرایط زندگی و ذهنیت‌های همدیگر رو بدونیم، به راحتی همدیگر رو قضاوت نمی‌کنیم و نقاط ضعف همدیگر رو می‌پذیریم. اما اگر اونا رو نشناسیم، با کوچک ترین حرکتی، بهشون برچسب می‌زنیم و موضع منفی می‌گیریم.

از دور، ایران یه کشور افراطی به نظر میاد. اما وقتی توریست میاد از نزدیک با مردم حرف می‌زنه، کنار مردم تو تاکسی و اتوبوس می‌شینه، با مردم هم‌غذا و هم قدم می‌شه، اون سوء تفاهم‌ها تا حد زیادی از بین می‌ره.
تازه بعد از شکستن اون تصورات غلطه که خیلی فرصت‌ها برای دوستی و سفر و همکاری به وجود میاد که به نفع هر دو طرفه.

همین مشکل رو روسیه هم داره. به دلایل تاریخی و سیاسی، مردم دنیا تصور مخدوش و به دور از واقعیتی از روسیه دارن.
حداقل بین دور و بری های خودم می‌بینم که تصورشون از روسیه به دخترکان زیبا و ودکا و مافیا پول و قدرت محدوده. خیلی شنیدم که می‌گن روس‌ها خشک و تند و سرد و غیرقابل اعتمادن. قبول. چندتا خوبی این ملت رو می شناسم و می‌تونیم نام ببریم؟ چقدر راجع به فرهنگ و هنر و تاریخشون می‌دونیم؟ نمی‌شه با چند تا صفت که معلوم نیست چقدر واقعیت داره، کل یه ملت رو جمع بست و کل یک کشور رو به این چیزا خلاصه کرد.

تجربه من متفاوته. روس‌ها برای من، مثل مردم همه دنیا، دوست داشتنی هستن. شاید به خاطر این که اینجا زندگی می‌کنم و دلایل بعضی از رفتاراشون رو تا حدی می‌فهمم.
من شخصا دوستان روس خیلی خوبی دارم که بدون هیچ ادعایی، خیلی بهم کمک کردن. مردم روسیه مردمان سختی کشیده‌ای هستن و روسیه‌ای که من می‌شناسم، مردمان سخت کوش و صادقی داره.
این به این معنی نیست که روس‌ها هیچ عیب و ایرادی ندارن، منظورم اینه که باید مردمان دیگه رو شناخت و خوبی‌ها و بدی‌ها شون رو پذیرفت. همون طور که ما انتظار داریم دیگران چنین رفتاری با ما داشته باشن.

برای همین هم سایت و صفحه «آی لاو راشا» رو راه انداختم تا در حد خودم، شناختی بین مردم ایران و روسیه به وجود بیاد.
عین همین کار رو با پیگیری و حمایت کامل آقای محمود سجادی، سفیر سابق ایران در روسیه، به زبان روسی انجام دادیم و با کمک همسرم طی ۶ سال گذشته بیشتر از ۷۰۰ مقاله به زبان روسی درباره ایران منتشر کردیم.

اگر آهنگی روسی رو ترجمه می‌کنم، اگر از روسیه عکس می‌ذارم، برای اینه که در خاطرات و احساسات روس‌ها سهیم بشیم و درکشون کنیم. همون طور که با غذاها و آهنگ‌های فرانسوی و انگلیسی و… در خاطرات‌ شون شریک شدیم و تا حدی دنیاشون رو درک می‌کنیم و به همین دلیل بهشون انقدر برچسب های منفی نمی‌زنیم.

این همه فیلم و موسیقی ناب و دیدنی و شنیدنی داره روسیه. آیا اونایی که زبان روسی می‌دونن، حاضرن با هم یک گروهی تشکیل بدیم و داوطلبانه به فارسی ترجمه شون کنیم؟
اونایی که روسیه سفر کردن، عکس و مطلبی دارن که بذاریم روی سایت دیگران هم بخونن و ببینن؟
ایده و پیشنهادی دارین؟

اینم چند عکس خانوادگی از شوروی دهه ۷۰ و ۸۰ میلادی (دهه ۵۰ و ۶۰ خورشیدی).
هر ملتی یه گنجی داره که حیفه نادیده بمونه.

بهروز بهادری فر
نسخه فیس‌بوک: goo.gl/7BSB00

مطالب مرتبط:
آلبوم عکس: مردم روسیه – ۱۷

ادامه‌ی خواندن

گزارشی از بزرگ‌ترین کتاب‌فروشی روسیه


نسخه آپارات: aparat.com/v/exATr
نسخه فیس‌بوک: goo.gl/zO24iR

بهروز بهادری فر

لینک به کتاب‌فروشی های ذکر شده در ویدئو:
بیبلیو گلوبوس
دم کنیگی
رسپوبلیکا
چیتای گورود
اوزون

مطالب مرتبط:
کتاب فروشی شبانه روزی در مسکو
داستان مجسمه توراندخت در مسکو

لطفا ما را دنبال و به دوستان خود معرفی کنید!
تلگرام: telegram.me/iloverus
یوتیوب: goo.gl/vQKFiv
ساندکلاود: goo.gl/t9w4P9
فیس بوک: goo.gl/XWfPVU
اینستاگرام: goo.gl/bhGT4m