رقص اسیران پارسی در دربار روسیه – اپرای «خاوانشینا» اثر آهنگساز روس «مادِست موسورگسکی»
دانلود ویدئو (۱۴ مگابایت): https://goo.gl/tgA52k
حدود ۳۴۰ سال پیش در روسیه (تقریبا همزمان با اواخر دوران صفوی در ایران)، تزار «الکسی اول» فوت میکند. او از همسر اول و دوم خود چندین دختر و پسر داشته. به همین دلیل برای چند سالی بین خانواده دو همسر، جنگ قدرت سر می گیرد.
«فئودور» و «ایوان» از ازدواج اول و «پتر» از ازدواج دوم، کاندیداهای اصلی نشستن بر تخت قدرت بودند.
ابتدا «فئودور» پسرش از ازدواج اول، تزار میشود، اما زود فوت میکند.
در این میان «سوفیا»، خواهر «فئودور»، بر خلاف عرف آن زمان و نقش کمرنگ زنان در قدرت، تلاش میکند تا «ایوان»، برادر تنیاش تزار شود و برادر ناتنیاش «پتر» (پتر کبیر) به قدرت نرسد.
اختلافات خانواده دو همسر تزار «الکسی اول» بالا میگیرد و باعث بروز شورش «استرلتسی» (Streltsy) یا نیروهای نگهبان دربار (کرملین) میشود.
مسافرانی که به میدان سرخ رفته باشند، احتمالا مردانی را که برای کسب درآمد، لباس زرد و قرمز رنگ سربازان «استرلتسی» پوشیده و تبر به دست، کنار ورودی میدان سرخ میایستند را دیدهاند.
«سوفیا» با پرنس «ایوان خاوانسکی»، فرمانده «استرلتسی» (Streltsy) دست به یکی کرده و جانشین موقت «ایوان» و «پتر» که هر دو کم سن و سال بودند، میشود. در عمل، همه کاره دربار.
اما پرنس «ایوان خاوانسکی» که خود سودای قدرت در سر داشت، به مخالفت با «سوفیا» بر میخیزد و به «راسکولنیک» ها (Raskolnik) یا همان «باورمندان قدیم» قول میدهد در صورت به قدرت رسیدن، اصلاحات مذهبی را ملغی کند.
حدود ۲۰ سال قبل از این ماجرا، «نیکون» اسقف اعظم روسیه با حمایت تزار و به منظور همسان سازی با دیگر کشورهای ارتودوکس، دست به اصلاحاتی در مذهب ارتودوکس روسیه زده بود. از جمله مهم ترین این اصلاحات می توان به صلیب کشیدن با «سه انگشت» به جای «دو انگشت» و همین طور تغییر در املای کلمه «مسیح» اشاره کرد.
عده ای از معتقدان مسیحی این «بدعت» ها را کفر تلقی کرده و به شدت به مخالفت با این اصلاحات برخاستند. این عده به «راسکولنیک» ها یا «باورمندان قدیم» مشهور شدند.
اما تاریخ به شکل دیگری رقم خورد.
پرنس «ایوان خاوانسکی» و پسرش توسط فرمانده جدید نیروهای «استرلتسی» اعدام شدند.
«سوفیا» به صومعه «نووودویچی» در مسکو تبعید شد و بعد از ۶ سال زندگی به سبک راهبان، در صومعه جان سپرد.
خیلی از «راسکولنیک» ها به طور دست جمعی خودکشی کردند، و اصلاحات مذهبی به قوت خود باقی ماند.
و در نهایت، «پتر» کوچک، تزار روسیه و «پتر کبیر» شد و روسیه مدرن و متمایل به غرب را پایه گذاری کرد.
حدود ۲۰۰ سال بعد از این ماجرا، «مادِست موسورگسکی» (Modest Mussorgsky) آهنگساز روس که تمایل شدیدی به بازگشت به «روسیه اصیل» و زدودن آثار فرهنگ غرب از روسیه داشت، با الهام از این داستان، اپرای «خاوانشینا» (Khovanshchina) را شروع کرد، اما او که در سالهای آخر زندگی به الکل اعتیاد پیدا کرده و دچار فقر شدید شده بود، نتوانست آن را به پایان برساند.
در نهایت، آهنگساز برجسته روس، «نیکولای ریمسکی-کورساکف» (Nikolai Rimsky-Korsakov) این اپرا را تکمیل کرده و به اجرا رساند.
در صحنه ای از این اپرا، پرنس «ایوان خاوانسکی» دخترکان اسیر پارسی را صدا میکند تا برایش برقصند. بعد از رقص، پرنس خنجر خورده و کشته میشود.
در این ویدئو (متعلق به سال ۱۹۵۹ در تئاتر «بالشوی» مسکو)، نقش رقصنده اصلی پارسی را «مایا پلیستسکایا» (Maya Plisetskaya) جوان، یکی از معروفترین رقصندههای دنیا اجرا میکند.
بهروز بهادری فر
مطالب مرتبط:
راسکولنیک
شهر نامرئی کیتِژ
افسانه «سادکو»
افسانه «تزار سالتان»
«ژار پْتیتْسا»، سیمرغ روسها
داستان نشان شیر و خورشید