بایگانی دسته: مناسبت ها

جشن پایان دبیرستان در روسیه

این روزها، اواخر ماه ژوئن، دانش آموزان دبیرستانی بعد از ۱۱ سال درس خواندن، روزهای خوب و خوشی دارند.
امتحان های سراسری پایان دبیرستان که کارکرد کنکور را دارد، پاس کرده و فارغ التحصیل شده اند و تقریبا به سن قانونی رسیده اند.
جشن پایان دبیرستان خیلی پر سر و صدا برگزار می شود. اول از همه این که در این مراسم دیپلم خود را دریافت می کنند. دخترها معمولا لباس شب و پسرها کت و شلوار می پوشند و از آخر شب تا خود صبح می زنند و می رقصند و مشروب می خورند. مدارس هم بسته به توانایی مالی، مراسم مختلفی برایشان ترتیب می دهند. پیاده روی دسته جمعی، قایق و کشتی سواری، رقص و آواز و بزن و بکوب.
مهمترین و باشکوه ترین جشن فارغ التحصیلی در سنت پترزبورگ طی مراسم «بادبان های سرخ» برگزار می شود که در دنیا بی نظیر است و میلیون ها توریست داخلی و خارجی را به این شهر می کشاند.

ادامه‌ی خواندن

مراسم بادبان های سرخ

دخترک که مادرش را از دست داده بود، در یک دهکده کوچک ماهیگیری زندگی می‌کرد.
پدر آسول (Assol) بعد از فوت همسرش، ماهیگیری را رها کرده و با ساختن قایق‌های اسباب‌بازی چوبی، امرار معاش می‌کرد و زندگی بخور نمیری را با دخترش می‌گذراند.
یک روز پیرمردی به آسول می‌گوید که وقتی بزرگ بشوی، شاهزاده‌ای عاشق، سوار بر کشتی با بادبان‌های سرخ رنگ، به این روستا می‌آید و تو رو با خود می‌برد.
دخترک این داستان را باور می‌کند و سال‌های سال منتظر شاهزاده رویاهایش می‌نشیند، به طوری که مورد تمسخر اهالی دهکده قرار می‌گیرد.
یک روز یک کشتی تجاری وارد آب‌های این دهکده می‌شود. آرتور، کاپیتان این کشتی، اعیان زاده جوانی است که عاصی از سخت گیری‌های پدر، دل به دریا زده و در نهایت برای خودش کاپیتان شده.
آرتور مشغول قدم زدن در جنگل می‌شود که چشمش به دختر زیبارویی افتد که خوابیده. یک دل نه صد دل عاشق آسول می‌شود. از اهالی روستا پرس و جو می‌کند و مردم داستان شاهزاده را برایش تعریف می‌کنند.
بعد از مدتی، آرتور با یک کشتی با بادبان های سرخ بر می‌گردد و از آسول خواستگاری می‌کند.

این داستان رمان «بادبان های سرخ» است، نوشته «الکساندر گرین» نویسنده روس که در سال ۱۹۲۳ منتشر شد. حدود ۴۰ سال بعد و در زمان شوروی فیلمی از روی این رمان ساختند و از آن به بعد «بادبان های سرخ» مراسمی شد برای جشن گرفتن پایان سال تحصیلی در سنت پترزبورگ.
فستیوال «بادبان های سرخ» بزرگترین فستیوال فضای باز روسیه است که در زمان «شب‌های سفید» سنت پترزبورگ برگزار می‌شود.
به واسطه موقعیت جغرافیایی سنت پترزبورگ، شب‌های این شهر از اواخر خرداد ماه تا اوایل تیر ماه روشن است. «شب های سفید» پر است از آتش بازی و اجراهای زنده و برنامه های رقص و موسیقی شبانه که میلیون ها توریست را به این شهر می‌کشاند.

بهروز بهادری فر
نسخه فیس‌بوک: goo.gl/6EMqPS


ادامه‌ی خواندن

روز پیروزی


امروز در روسیه و اکثر کشورهای شوروی سابق «روز پیروزی» است.
ساعت‌های آخر شب ۸ ماه مِی ۱۹۴۵ در برلین بود که آلمان نازی تسلیم‌نامه‌ای را امضا کرد و به این ترتیب رسما شکست خود از ارتش سرخ شوروی را پذیرفت.
به خاطر اختلاف ساعت، امضای این سند به وقت مسکو، در اولین ساعات ۹ مِی اتفاق افتاد و بنابراین، ۹ مِی، روز پیروزی نام گرفت.

در ابتدای جنگ جهانی دوم، استالین، رهبر خودکامه اتحاد جماهیر شوروی، که به سرعت و با خشونت بی‌سابقه‌ای مشغول تبدیل روسیه از یک کشور عقب‌افتاده به یک کشور صنعتی و قدرتمند بود، با هیتلر توافق کرده‌بود که با هم درگیر نشوند و به آلمان غلات و مواد خوراکی می‌فرستاد. اما هیتلر زیر توافقش زد و با حمله شبانه به پایگاه‌های هوایی کی‌یف که آن زمان بخشی از شوروی بود، استالین را غافلگیر کرد.
ارتش آلمان تا دل استالینگراد و مسکو و سنت پترزبورگ آمد. سنت پترزبورگ را حدود دو سال و نیم در محاصره خود درآورد تا جایی که مردم به خوردن گوشت انسان روی آوردند.
شوروی (که شامل کشورهای جداشده امروزی هم می‌شد) ۲۰ و چند میلیون کشته داد. یعنی چیزی حدود ۱۵ درصد جمعیت‌اش را از دست داد. اما تسلیم نشد و نه تنها آلمان را شکست داد، بلکه بخشی از اروپای شرقی؛ استونی، لیتوانی، لتونی، کالینینگراد و آلمان شرقی را هم به خاک خود الصاق کرد.
این پیروزی، روحیه و غرور ملی مردم روس را تقویت کرد و به محبوبیت استالین افزود. هرچند که کمتر از ۵۰ سال بعد، امپراطوری شوروی به کلی فروپاشید.

شاید اغراق نباشد که «روز پیروزی» بعد از کریسمس، مهمترین مناسبت در تقویم روسیه است.
آمادگی برای این جشن باشکوه از روز اول ماه مِی که روز کارگر و اول بهار است شروع می‌شود. روزهای بین اول تا ۹ می به اصطلاح تق و لق است و تعطیلات ماه می نام دارد.
در این مراسم که در میدان سرخ مسکو برگزار می‌شود، با حضور مقامات دولتی رژه و مانور هوایی برگزار می‌شود. در نزدیکی میدان سرخ و کنار دیوارهای کرملین، بنای یادبود شهدای گمنام و «شعله جاودان» به یاد جانباختگان جنگ قرار دارد.
در این روزها، جوان تر‌ها به زن و مردهای کهنه سرباز که معمولا لباس رسمی می‌پوشند و بیرون می‌آیند، گل هدیه می‌دهند. دولت هم معمولا هدیه‌ای برای آن‌ها می‌فرستد.

خیلی‌ها کلاه سربازان ارتش سرخ به سر می‌کنند و روبانی نارنجی و سیاه رنگ به ماشین و کیف و… می‌بندند. «روبان سنت جورج» که سابقه ای ۲۵۰ ساله دارد، یکی از مورد احترام ترین نمادهای ارتش روسیه است که شامل ۳ نوار باریک مشکی رنگ و دو نوار باریک نارنجی رنگ می‌شود. از چند روز قبل از روز پیروزی، جوان‌هایی در کنار خیابان روبان‌های مجانی بین مردم پخش می‌کنند.

بعضی‌ها پشت ماشینشان می‌نویسند «از پدربزرگ برای این پیروزی سپاسگزاریم». بعضی‌ها هم که وطن پرست‌ترند، می‌نویسند «پیش به سوی برلین».
این تزیینات تا ماه‌ها در سطح شهر دیده می‌شود.
شب قبل مراسم آتش بازی برقرار است و مردم به هم تبریک می‌گویند و قلبا حس خوشحالی و پیروزی دارند.

جنگ جهانی دوم، تاثیر عمیقی روی خلق و خوی و روحیات مردم روسیه گذاشته است و این حس جنگ و شکست و پیروزی هنوز هم بین مردم، پیر و جوان، دیده می‌شود.
تصور کنید روز آزادسازی خرمشهر، مقیاس جهانی داشت. مسلما در روحیه ما بیشتر تاثیر می‌گذاشت.

بهروز بهادری فر

ادامه‌ی خواندن

روز کارگر در روسیه


به عنوان کشوری که ۷۰ سال کمونیسم در آن ریشه دوانده، روز کارگر در روسیه اهمیت خاصی دارد.
خیلی از مردم، به خصوص مسن تر ها، به هم تبریک می گویند.
مراسم رسمی در «میدان سرخ» برگزار می شود و مرکز شهر معمولا برای ماشین ها بسته می شود. گفته می شود که امسال حدود صد هزار نفر در راهپیمایی شرکت کرده اند. برای خیلی از مردم، راهپیمایی فرصتی برای تفریح و دور هم بودن است.
این روز، یعنی یکم ماه مِی، روز اول بهار هم هست و هوا رو به گرمی رفته و شهر سرسبز می شود و مردم بیرون می زنند و هوایی می خورند.
با توجه به این که در روسیه روز ۹ مِی، روز پایان جنگ جهانی دوم و تعطیل است، مردم از این فرصت استفاده کرده و به مسافرت می روند. برای همین این چند روز شهر خلوت می شود و اکثر جاها تق و لق است.
توضیح این که در روسیه اگر یک تعطیلی رسمی به آخر هفته (شنبه و یکشنبه) بخورد، به جایش یک روز کاری هفته را تعطیل می کنند. و بر عکس، اگر روز کاری بین تعطیلات را تعطیل اعلام کنند، روزهای آخر هفته مردم سر کار می روند و جبران می کنند.

نویسنده: بهروز بهادری فر

ماسلنیتسا، نوروز اسلاو ها

ماسلنیتسا (Maslenitsa) جشن یک هفته ای است که در اسفند ماه (بین اواخر فوریه و اوایل مارس) در روسیه و کشورهای اسلاونژاد مثل بلاروس و اوکراین برگزار می شود.
این جشن آیینی، در واقع نماد پایان زمستان و فرا رسیدن بهار است و می توان آن را «نوروز اسلاوی» نامید.
ماسلنیتسا ریشه های باستانی و غیر مذهبی دارد و تا قرن ۱۴ میلادی تقریبا همزمان با نوروز ایرانی برگزار می شد. اما با گذشت زمان، با مراسم و باورهای مذهبی کلیسای ارتودوکس آمیخته شده. در این هفته، مومنان از خوردن گوشت منع شده اند و آخرین هفته ای است که می توانند محصولات لبنی و تخم مرغ بخورند. به همین دلیل به این جشن «هفته پنیر» هم گفته می شود.

بلافاصله بعد از ماسلنیتسا، «روزه داری بزرگ» چهل روزه آغاز می شود که طی آن باید نه تنها از از خوردن گوشت، بلکه از کلیه محصولات حیوانی، موسیقی تند و رقص و پایکوبی امتناع کرد. روزه بزرگ به عید پاک (ایستر) ختم می شود که زنده شدن حضرت مسیح پس از مصلوب شدن را جشن می گیرند.

مهمترین نماد این جشن «بلینی» (Blini)، نوعی پنکیک نازک و از غذاهای ملی روسیه است که چون گرد و گرم و زرد رنگ است، نماد خورشید محسوب می شود. ضمن این که برای مومنان آخرین فرصت خوردن شیر و تخم مرغ قبل از چهل روز روزه داری است. 🙂
ماسلنیتسا روز دوشنبه شروع می شود و هر روز هفته آداب و رسوم و برنامه های خاص خودش را دارد و اوج آن روزهای پنج شنبه، جمعه و شنبه است. در این روزها به دید و بازدید بزرگ ترها می روند و «بلینی» خانگی درست کرده و می خورد، گلوله برف بازی کرده و به فقرا کمک می کنند.

همین طور رسم است که آدمک های چوبی با صورت گرد از جنس حصیر به نام «بانو ماسلنیتسا» درست کرده و روز آخر آتش می زنند که در واقع نماد پایان دادن به زمستان است.

یکشنبه، یعنی روز آخر این جشن هم، رسم است که مردم، کوچک و بزرگ، حضوری یا تلفنی و پیامکی از هم عذرخواهی و طلب بخشش می کنند.
برای خیلی از روس ها، این جشن یادآور بوی خوش «بلینی»، مهمانی و دور هم نشینی های شبانه، سماورهای جوشان، زنگ ناقوس کلیسا، برف بازی، کارناوال های شادی و بازارهای مکاره است.

نویسنده: بهروز بهادری فر

اگر دوست داشتید با حال و هوای این جشن آشنا بشوید، آهنگ و ویدیو های زیر را ببینید و بشنوید.

ادامه‌ی خواندن

مراسم «خاج‌ شویان» در روسیه

«خاج شویان» (Kreshenie) یکی از مراسم مذهبی مسیحیان است که به مناسبت غسل تعمید حضرت مسیح توسط یحیی در رود اردن برگزار می شود. مردم با این اعتقاد که آب در این روز مقدس شده، تن به آب زده و ۳ بار صلیب می‌کشند.

این مراسم در کلیسای ارتودوکس روسیه روز ۱۹ ژانویه برگزار می شود و دولت در شهرهای مختلف مکان هایی را برای این منظور آماده می کند.

همان طور که از مکه آمده ها آب زمزم هدیه می آورند، مردم ارتودوکس هم آبی را که در بعضی از مراسم مذهبی استفاده میشود، متبرک دانسته و اگه فرصتی باشد، یک بطری از آن را برمی دارند.
گاهی اوقات در روسیه، در کنار کلیساها و یا بعد از بعضی از مراسم مذهبی، مردمی را میبینید که بطری آب به دست دارند و به خانه میبرند.
قطرهای از این آب میتواند آبهای دیگر را هم متبرک کند. درست مانند آتشی که در «عید پاک» (زنده شدن مسیح بعد از مصلوب شدن) از مقبره حضرت مسیح در اورشلیم می‌آید و مردم، طی مراسم عید پاک، از آن آتش شمع روشن کرده و به خانه می برند.
یا شبیه برداشتن پارچه های متبرک شده از لباس افراد شفا گرفته.
همه این‌ها یادآور سنت «دست گذاری» در مسیحیت است. حضرت مسیح شخصی را با دستش متبرک می‌کند، آن شخص دیگری را و تا به امروز برکت دست به دست انتقال می‌یابد.
بنابراین قطره‌ای آب متبرک، یا شعله‌ای کوچک از آتش اورشلیم، یا قطعه‌ای کوچک از لباس یک شفا یافته، می‌تواند برکت را منتقل کند.

در مراسم خاج شویان، آب دریاچه، قبلا توسط کشیش متبرک شده است. به همین دلیل بعضی از معتقدان، بعد از آبتنی، کمی از آب متبرک دریاچه را به سر و صورت همسر و بچه هایشان می پاشند تا آن ها هم متبرک شوند.

آب و آتش در اعتقادات مردم روسیه قبل از مسیحیت هم نقش مهمی داشته، مثلا در مراسم «ایوان کوپالا» که ریشه پاگانیستی داشته و شبیه چهارشنبه سوری ایرانی است. ‏‪

در سال ۲۰۱۴ چند روز قبل از مراسم «خاج شویان» هدیه سه مغ زرتشتی از ایران به حضرت مریم بعد از تولد حضرت مسیح، در مسکو به نمایش گذاشته شده بود و در سرمای مسکو، چندین هزار نفر برای بازدید از این نمایشگاه صف بسته بودند.

A post shared by Behruz Bahadorifar (@behruzbb) on

موسیقی: قطعه ای از «سرود کروبی» که در اصل یک مناجات قدیمی است و چایکوفسکی، موسیقیدان روس، آن را باز تنظیم کرده است.
فرشتگان کروبی، دومین مرتبه از مراتب نهگانه فرشتگان مقرب بارگاه الهی هستند.

بهروز بهادری فر

مطالب مرتبط:
بانیا

ادامه‌ی خواندن

بابا نوئل در روسیه

در روسیه به بابانوئل Ded Moroz می گویند که به معنی پدربزرگ سرماست.
«دد ماروز» معمولا با نوه اش به نام «Snegurochka» (به معنی دختر برفی) برای بچه ها هدیه می آورد.
محل اقامت رسمی «دد ماروز» روسیه «ولیکی اوستیوگ» است، اما هر منطقه از روسیه، به عنوان بزرگترین کشور دنیا، بابانوئل خودش را دارد.
در شب های سال نو خیلی از خانواده ها و شرکت ها افرادی را با لباس «دد ماروز» و «اسنیگورچکا» استخدام می کنند که جمع مهمانی شان را گرم کنند.
همان طور که ما با ماهی قرمز و سبزه و عیدی و سیزده به در خاطره داریم، روس ها هم از دد ماروز و اسنیگورچکا و بوی درخت کاج و زخمی شدن دستشان با برگ های سوزنی درخت کریسمس خاطره دارند.


Chyz Khan, Yakutia
چیز خان در یک غار یخی در اطراف شهر یاکوتسک در جمهوری یاقوتستان زندگی می کند.


Hyol Muchi, Chuvashia
خول موچی با نوه اش یور پیکه در میدان سرخ شهر چیباکسری زندگی می کند.


Kysh Babai, Tatarstan
کیش بابای با نوه اش کارکیزی در روستای یانا کیرلای در تاتارستان زندگی می کند.


Sagan Ubugun, Buryatia
ساگان اوبوگون در یک صومعه بودایی در جمهوری بوریاتیا زندگی می کند.

ادامه‌ی خواندن