بایگانی دسته: آداب و رسوم

خواستگاری روسی – پلیسی :)


نسخه فیس بوک: https://goo.gl/TN9vix

موج خواستگاری های غیر منتظره و پلیسی به روسیه هم رسیده.
در این خواستگاری که آقا داماد ترتیب داده، نیروهای ویژه پلیس (OMON) می ریزن تو یک مهمونی و داماد رو بازرسی بدنی می کنن.
دختر از خدا بی خبر تعجب کرده و هی می پرسه چی شده؟ و چون پلیس به پول تو جیب پسره گیر می ده، دختر فکر می کنه شاید به خاطر این باشه که کسی گزارش داده اینا کازینو خانگی درست کردن و دارن شرط بندی می کنن. برای همین دختره می گه که ما فقط داشتیم بازی می کردیم و سر پول شرط نبسته بودیم. همون طور که می دونین کازینو در روسیه ممنوعه، مگر در بعضی مناطق خاص خارج از شهر.
بعد پلیس یه حلقه از جیب داماد در میاره می گه این چیه؟ داماد جواب می ده مال اون دختر خانمه. پلیس می گه پس تو جیب تو چی کار می کنه؟ پسره جواب می ده که وقت نشد ازش خواستگاری کنم. پلیس هم می گه یا همین الان ازش خواستگاری می کنی یا این که اول می ری ۱۵ سال آب خنک می خوری.
خودتون ببینین خلاصه. 🙂

اتیکت رفتار اجتماعی در روسیه

اتیکت رفتاری در روسیهدست دادن
۱) مرد نباید برای دست دادن با یک خانم پیش دستی کند. اگر خانمی دستش را دراز کرد، مرد دست می دهد، اگرنه زن و مرد دست نمی دهند.
۲) بعضی مردان سن بالا یا کسانی که موقعیت و سمت بالاتری دارند (در بعضی موارد مردان جوان هم) برای احترام، دست خانمی که دستش را دراز کرده، به جای دست دادن، می بوسند.
۳) دست دادن بین مرد با مرد و زن با زن، تفاوتی با ایران ندارد.
۴) هیچ وقت بین درگاه در با کسی دست ندهید. دست دادن زمانی که یک نفر این طرف درگاه و دیگری آن طرف درگاه در است، شگون ندارد. یعنی اگر منزل با دفتر کسی رفتید، از داخل کوریدور فقط سلام کنید یا سر تکان بدهید، کامل وارد خانه یا دفتر بشوید و بعد دست بدهید. یا این که میزبان خودش بیرون بیاید.

روبوسی
۵) روبوسی بین مردان در زمان شوروی مرسوم بوده، اما امروزه خیلی رایج نیست. پیش دستی نکنید بهتر است.
۶) خانم ها بین خودشان روبوسی می کنند. ولی مردها برای روبوسی با خانم پیش دستی نکنند، مگر این که او را خوب بشناسند.
۷) تعداد دفعات روبوسی قانون خاصی ندارد. اکثر مواقع یک بار ولی اگر صمیمی باشند، گاهی سه بار روبوسی می کنند.
۸) روس ها دوست ندارند که دیگران بچه هایشان را ببوسند و خیلی نزدیکشان بشوند، به خصوص اگر نوزاد باشد. دست به سر و موی بچه ها هم نکشید.

احول پرسی
۹) به طور کلی روس ها خیلی اهل احول پرسی نیستند و کوتاه حال و احوال می کنند. اکثر مواقع فقط به سلام اکتفا می کنند.
۱۰) اگر وارد جمعی (مثلا دفتر کار) شدید، نیازی نیست به همه سلام کنید. احتمالا حتی جواب شما را هم نمی دهند. فقط با کسانی سلام علیک کنید که طرف شما هستند و می شناسیدشان.
۱۱) موقع خداحافظی هم همین طور، خیلی کوتاه و فقط یک بار. نیازی نیست از جمعی که خداحافظی می کنید با همه تک تک دست بدهید و خداحافظی کنید. یک بار به همه بگویید و تمام.
۱۲) خیلی بیش از اندازه نخندید و لبخند نزنید. طرف مقابل ممکن است حسن نیت شما را درک نکند و فکر کند او را مسخره می کنید!
۱۳) خیلی از کسی تعریف و تمجید نکنید، به خصوص در برخورد اول. کلا خیلی اغراق نکنید. به جای این که خوششان بیاید، فکر می کنند دغل باز و زبان باز هستید. البته خانم های روس عاشق تعریف و تمجید هستند، ولی به جای خود. 😉
۱۴) تا حد ممکن سعی کنید با صدای بلند صحبت نکنید. ولوم صداها در روسیه به طور کلی خیلی پایین تر از ایران است.

وارد شدن و نشستن
۱۵) وقتی وارد منزل کسی می شوید، کفش را داخل در میاورید و معمولا به شما دمپایی می دهند. اما در بعضی از مهمانی ها که مناسبت خاصی دارد، مثل جشن تولد، رسم است که با کفش وارد شوید. بهترین راه تشخیص این است که داخل منزل که شدید، دم در کمی مکث کنید، خودشان به شما می گویند.
۱۶) در فصل سرد، چه واد منزل بشوید، چه دفتر، چه رستوران، چه سالن سینما چه هر جای عمومی دیگری، اولین کاری که می کنید، لباس روی خود (کاپشن) را در بیاورید. مکان های عمومی معمولا رخت کن دارند. از قبل مدارک و کیف و پول اشیاه قیمتی را از پالتو در بیارید و آماده باشید تا جلوی دیگران به رودربایستی نیافتید.
۱۷) اگر کت و شلوار رسمی به تن دارید، و هوا گرم است و می خواهید کتتان را در بیاورید، حتما از خانم های جمع اجازه بگیرید.
۱۸) سعی کنید موقع نشستن، صاف بنشینید و پا رو پا نیاندازید. خیلی ها این طرز نشستن را بی احترامی می دانند. البته این حرکت از طرف خارجی ها تا حدودی پذیرفته است.
۱۹) بلند شدن، موقع آمدن یا رفتن کسی اصلا رسم نیست. خودتان را زحمت ندهید و اگر دیگران هم برای شما بلند نشدند اصلا به دل نگیرید. 🙂
۲۰) در خانه و دفتر مردم سوت نزنید. روس ها اعتقاد دارند سوت زدن در مکان بسته، ثروت میزبان را به باد می دهد.
۲۱) در دفتر کار و بانک و جاهای دولتی و خصوصی، کیفتان را روی میز کار نگذارید. اگر نه ممکن است به شما صریح و تند تذکر بدهند.
۲۲) در مکان های عمومی (فرودگاه، ایستگاه قطار و…) که صندلی به اندازه کافی نیست، روی پا ننشینید. به حساب بی فرهنگی طرف می گذارند.

اشاره کردن
۲۳) با انگشت به چیزی اشاره نکنید. بی ادبانه است. فقط با دست به اشیاء و افراد اشاره کنید.

هدیه و تبریک
۲۴) همیشه سعی کنید هدیه کوچکی همراه خود داشته باشید.
۲۵) روز تولد برای روس ها، مناسبت بسیار مهمی است. سعی کنید روز تولد دوستانتان را فراموش نکنید.
۲۶) اما نکته مهم این که تا قبل از فرا رسیدن روز تولد، تبریک نگویید. تبریک گفتن قبل از روز تولد شگون ندارد.
۲۷) روز زن در روسیه ۸ مارس است و مناسبت خیلی مهمی است. تقریبا به همه خانم ها، متاهل و غیر متاهل می توانید هدیه بدهید.
۲۸) اگر گل هدیه می دهید، حتما تعداد شاخه ها فرد باشد. شاخه های زوج فقط برای مراسم ختم است.

این پست تکمیل می شود. اگر مواردی هستند که در این لیست نیامده، لطفا بفرمایید که اضافه شوند.
بهروز بهادری فر

نسخه فیس بوک: https://goo.gl/5VZdfm

مطالب مرتبط:
خرافات روسی: عنکبوت، گربه، پرنده
خرافات روسی: آینه
خرافات روسی: سوت زدن ممنوع!
خرافات روسی: دم در بده، بفرمایید داخل!
خرافات روسی: نمک نریزه!

فیگ، بیلاخ روسی!

فیگ

روس ها برای «بیلاخ» دادن، شست دست را بین انگشت نشانه و انگشت وسط قرار می دهند و به این حرکت «فیگ» می گویند.
معنی اصلی «فیگ»، بی ادبانه درخواستی را رد کردن است. مثلا کسی از شما درخواستی کرده و شما برای جواب رد دادن، می گویید: «فیگ تیب یِه!» که یعنی فیگ بر تو یا «بیلاخ!». 🙂
با وجودی که «فیگ تیب یِه!» (Fig tebe) بی ادبانه است، اما در جمع دوستانه و با شوخی زیاد استفاده می شود، بعضی وقت ها با نشان دادن حرکت دست و بعضی وقت ها فقط با گفتن «فیگ تیب یِه!». در حالت دوستانه، «فیگ تیب یِه!» می تواند معنی «حتماااا» بدهد، یعنی درخواستی کرده اید و طرف مقابل با وجودی که موافق است، اما به مسخره می گوید «حتماااا».

گفته می شود که این حرکت از آلمان به روسیه رسیده است، زمانی که مردان آلمانی به این شکل به زیبارویان روسی اشاره می کرده اند. خود کلمه «فیگ» هم احتمالا از fick machen آلمانی به معنای آمیزش جنسی داشتن آمده است.

همان طور که می دانید، شست دست را به سمت بالا گرفتن (نشان لایک فیس بوکی)، بر خلاف ایران، در روسیه هم مانند کشورهای غربی، معنی خوبی دارد.

مطالب مرتبط:
زبان اشاره در روسیه: الکل

بهروز بهادری فر
نسخه فیس بوک: https://goo.gl/lfWzan

دسته های مذهبی در روسیه


نسخه آپارات: www.aparat.com/v/e4sLp

چهره روسیه هم مانند ایران، بین مردم دنیا مخدوش و غیر واقعی است. روسیه فقط سرزمین مردمان عرق خور و خوشگذران نیست.
از جمله این جنبه های فرهنگی اجتماعی روسیه که کمتر مورد توجه قرار می گیرد، نقش مذهب در زندگی روزمره مردم است.

مسیحیت ارتودوکس کمی بیشتر از هزار سال پیش وارد روسیه شد و از همان سال های اولیه به شدت با زندگی مردم درآمیخت. اعتقادات مذهبی به قدری قوی بود که وقتی ۳۵۰ سال پیش کلیسای ارتودوکس دست به اصلاحاتی در جزییات مراسم مذهبی زد، عده ای مقاوت کرده و حتی اقدام به خودسوزی می کردند («باورمندان قدیم» یا «راسکولنیک» ها).
اسلام هم رسما ۷۰۰ سال پیش بود که وارد روسیه شد. تصور کنید در ایران به عنوان یک کشور مسلمان، مردمان و مقامات و مسئولان بلندپایه چند استان، مسیحی باشند. قرن هاست که روسیه با ده برابر مساحت و دو برابر جمعیت ایران به این شکل اداره می شود و مسلمانان نقش پررنگی در اداره کشور دارند و پیروان هر دو ادیان، با فراز و نشیب هایی، به طور مسالمت آمیز در کنار هم زندگی می کنند.

همان طور که در ایران «امامزاده» ها نقش مهمی در جامعه دینی دارند، «قدیس» های مسیحی بین باورمندان دارای جایگاه خاصی است.
قدیس ها، جدای حواریون حضرت مسیح، شامل تعداد زیادی از افرادی می شود که در طول تاریخ به دنیا پشت پا زده و قدم در مسیر خدمت به خدا برداشتند و از این جهت کرامات خاصی به آن ها نسبت داده شده است.

نقش «ضریح» در ایران را «ایکون» (Ikon) یا همان تمثال های مذهبی بازی می کند. «ایکون» تصاویری مذهبی از حضرت مریم، حضرت مسیح و قدیسان است که روی چوب نقاشی شده اند. بعضی از «ایکون» ها قابی فلزی دارند که به آن «ریزا» (Riza) یا «آکلاد» (Oklad) می گویند. قدمت بعضی از این تمثال ها به چند صد سال می رسد.
«ایکون» فقط نقاشی مذهبی نیست و مردم اعتقاد دارند که این تصاویر دارای نیرو و قدرت جادویی هستند. و از این جهت، مسیحی ها هم برای رفع بیماری و مشکلات و… به قدیسین و «ایکون» های ایشان متوسل می شوند.

خیلی از کلیساهای روسیه به یاد قدیسین و «ایکون» های معروف و تاریخی ساخته شده و به نام آن ها نام گذاری شده اند. معمولا هم در همان محلی که «ایکون» پیدا شده یا در محل زندگی یا مرگ همان قدیس.

همان طور که ما در منزل و محل کار و ماشین و کیف و یا در آویز گردن ادعیه مذهبی نگهداری می کنیم، مسیحیان ارتودوکس هم تصاویر «ایکون» های بعضی از قدیسین خاص را همراه خود دارند و به این طریق خود را مصون نگه می داند.

جنگ های بزرگ در روسیه هم از حامیان مسیحیت بوده اند. به این معنی که پادشاهان و فرماندهان برای پیروزی در جنگ به یک کلیسا یا قدیس یا «ایکون» متوسل شده اند. از جمله معروف ترین آن ها، «کلیسای سنت باسیل» در میدان سرخ مسکو است که بعد از شکست تاتارها توسط تزار «ایوان مخوف» ساخته شد. یا مثلا «کلیسای جامع کازان» در سنت پترزبورگ که نماد پیروزی روسیه در جنگ با ناپلئون بناپارت است.

همان طور که بعضی از مسلمانان با پای پیاده به زیارت امامزاده ها می روند، مسیحیان ارتودوکس روسیه هم مسیرهای طولانی بین دو کلیسا یا صومعه را به صورت دسته جمعی پیاده روی می کنند.
به این دسته های مذهبی در روسیه «کرِستنی خُد» (Krestniy Khod) گفته می شود.
«کرِستنی خُد» می تواند خیلی کوچک و ساده و داخل خود کلیسا، دور کلیسا و یا حتی بین دو شهر باشد و همیشه با حمل فانوس، پرچم های مذهبی و از همه مهم تر، «ایکون» همراه است.

یکی از مهم‌ترین دسته مذهبی کلیسای ارتودوکس روسیه به مناسبت «عید پاک» (روز زنده شدن حضرت مسیح بعد از مصلوب شدن) برگزار می شود.
«خاج شویان» (آبتنی در آب سرد به قصد تبرک به مناسبت غسل تعمید حضرت مسیح در رود اردن) از دیگر مناسبت هایی است که دسته های مذهبی راه می افتند.
برای رفع شر و بلا، تدفین و… هم «کرِستنی خُد» برگزار می کنند.

بزرگ ترین دسته مذهبی در روسیه، در شهر «کیروف» (هزار کیلومتری شمال شرق مسکو) و در هفته اول ماه ژوئن برگزار می شود. این دسته مذهبی با سابقه ای ۵۰۰ ساله، «وِلیکارِتسکی» (Velikoretskiy) نام دارد و طی آن ده ها هزار زائر از سراسر روسیه و کشورهای همسایه، مسیری ۱۵۰ کیلومتری (مسیر رفت و برگشت بین دو شهر) را ظرف مدت یک هفته پیاده روی می کنند.

از دیگر دسته های معروف روسیه، اواخر ماه ژوئن در شهر «ساراتوف» (۹۰۰ کیلومتری جنوب شرق مسکو) برگزار می شود. این دسته مذهبی ۲۲ روز به طول می انجامد و چند صد شرکت کننده آن، مسیری ۵۰۰ کیلومتری را پیاده روی می کنند.

بعضی از زائران، طبق سنتی طولانی در مسیحیت ارتودوکس، بدون کفش پیاده روی می کنند و به خود رنج می دهند و از این جهت به سینه زنی در مذهب شیعه شباهت دارد. برای اطلاعات بیشتر مطلب «رهبانیت در روسیه» را بخوانید.

دسته مذهبی زیارتی روسیه

شاید مهم ترین نقاشی از «کرِستنی خُد»، نقاشی «ایلیا رپین» (Ilya Repin) نقاش برجسته روس باشد. او در این نقاشی ۱۳۰ ساله، دسته مذهبی در شهر «کورسک» را به تصویر کشیده.
«کورسک»، شهری که بزرگ ترین نبرد زرهی دنیا (بین شوروی و آلمان) را به خود دیده، در جنوب غرب روسیه و نزدیک مرز اوکراین قرار دارد.
در این نقاشی، مردم در حال حمل «ایکون» بسیار معروف «کورسک» دیده می شوند. این «ایکون» حدود ۷۰۰ سال پیش توسط یک شکارچی پیدا شد و امروزه در نیویورک نگهداری می شود.

«کرِستنی خُد» و «ایکون» به قدری موضوعات جالب و جذابی هستند که باز هم مطالبی درباره نقش آن ها در فرهنگ مردم روسیه خواهیم داشت.

بهروز بهادری فر

مطالب مرتبط:
رهبانیت در روسیه
تاریخچه مسیحیت و اسلام در روسیه
نقشه ادیان و مذاهب روسیه
روزه داری در کلیسای ارتودوکس روسیه
مراسم خاج شویان در روسیه
عید پاک در روسیه
معبد همه ادیان

دسته مذهبی زیارتی روسیه

دسته مذهبی زیارتی روسیه
دسته مذهبی در سنت پترزبورگ، سال ۱۹۰۷

دسته مذهبی زیارتی روسیه

دسته مذهبی زیارتی روسیه

ادامه‌ی خواندن

فرهنگ چای در روسیه

فرهنگ چای روسیه

روس ها مردمان چای خوری هستند، که یکی از دلایل آن شرایط آب و هوایی است.
ما در ایران خیلی به میوه برای پذیرایی اهمیت می دهیم، ولی مهمان روس ها که باشید، ساعت ها خودشان را با چای سرگرم می کنند. مگر این که فصل میوه های فصلی مثل هندوانه و میوه های مناطق حاره ای باشد.
مهمان که می رسد، فورا می پرسند چای یا قهوه؟ و اگر بگویید چای، می پرسند سیاه یا سبز؟
با وجودی که امروزه بیشتر از چای کیسه ای استفاده می کنند، ولی خیلی به امتحان کردن انواع چای و نگهداری جعبه های فلزی و چوبی چای علاقه دارند.
یک بسته چای ایرانی (به خصوص در بسته بندی خاص)، می تواند هدیه بسیار خوبی باشد و دوست روس شما را واقعا خوشحال کند.

سماور روسی

علی رغم این که سماور روسی شهرت بین المللی دارد، اما در آپارتمان هایشان کمتر سماور می بینید. ولی در داچا (ویلای شخصی) و پیک نیک تقریبا همیشه از سماور ذغالی استفاده می کنند.
بعضی وقت ها برای این که ذغال گُر بگیرد و زود آب جوش بیاید، چکمه را روی دودکش سماور می گذارند و به این طریق هوا به داخل سماور تلمبه می زنند. حتی در بعضی رستوران های لوکس، از این روش سنتی برای جلب مشتری خارجی استفاده می کنند.

همان طور که می دانید ساخت سماور در ایران به دستور امیرکبیر و توسط یک استادکار شروع شد و تا امروز ادامه دارد. بعضی از کارگاه های سماور ایرانی به روسیه سماور صادر می کنند و حتی در شهر «تولا» که معدن سماور روسی است، سماور ایرانی هم به فروش می رود.
کلمه سماور در زبان روسی یعنی «خودجوش». کلمه استکان هم روسی است. تا همین چند وقت پیش، به جااستکانی (به روسی: «پادْستاکانیک») خیلی اهمیت می دادند و ساخت جااستکانی های لوکس برای خودش تجارتی بوده. امروزه بعضی ها کلکسیون جااستکانی های قدیمی و آنتیک جمع آوری می کنند و باید گفت که واقعا زیبا هستند.

جا استکانی، جااستکانی
روس ها در هنر «مینای خانه‌بندی» بسیار تبحر دارند.

این را هم بگویم که در روسیه رسم است وقتی اولین دندان نوزاد در می آید، قاشق چایخوری نقره (به خصوص قلمکاری شده) کادو می دهند.
تا آن جا که من دیده ام خیلی به ست بودن ظرف و ظروف اهمیت نمی دهند. به خصوص ماگ و استکان و قاشق چایخوری و… در خیلی از خانه ها اصلا جور نیست و اتفاقا سعی می کنند تنوع بیشتری داشته باشد.

در زبان روسی به قوری «چاینیک» (Chainik) می گویند. اما جالب این که «چاینیک» معنی آدم تازه کار و خنگ هم می دهد. برای همین اگر پشت شیشه ماشین، برچسب هشدار با علامت قوری دیدید تعجب نکنید. منظور این است که راننده این ماشین تازه گواهینامه گرفته و دست فرمان درست حسابی ندارد. 🙂

روس ها چای را مثل ما ایرانی ها دم می کنند. یعنی به نسبت مورد علاقه، به چای غلیظ دم شده در قوری، آب جوش اضافه می کنند.
آن هایی هم که خلافشان سنگین است (از جمله زندانی ها) همان چای غلیظ (به روسی: «زاوارکا») داخل قوری را بدون رقیق کردن می خورند.

چیفیربعضی ها هم چای با را غلظت ۵ تا ۱۰ برابر معمول (چندین برابر غلیظ تر از «زاوارکا») می خورند که به آن «چیفیر» (Chifir) می گویند و بین زندانیان که به الکل دسترسی ندارند خیلی رایج است.

«چیفیر» به قدری تلخ است که باید نم نم خورده شود، اگر نه حالت تهوع می آورد. البته «چیفیر»، هم به صورت داغ و هم به صورت سرد، با شیر و شکر و شیرینی هم مصرف می شود.

خوردن چای با لیمو و زنجبیل مرسوم است، اما دارچین (پودر) را که در روسیه خیلی گران هم هست، فقط با قهوه می خورند، نه چای.
به دوستان روس که چوب دارچین داده ام تا با چای مصرف کنند، خوشبختانه یا بدبختانه خیلی خوششان آمده و باعث شده منبع تامین چوب دارچین همه دوستان و آشنایان روس باشم. 🙂

سابقه چای در روسیه به حدود ۴۰۰ سال پیش باز می گردد، زمانی که یکی از حکمرانان مغول حدود ۷۰ کیلو چای به تزار روسیه هدیه داد. از آن پس چای به عنوان یک نوشیدنی بسیار لوکس به دربار تزار و خانواده های اشرافی راه پیدا کرد و کاروان های شتر با بار چای از چین راهی روسیه شدند. این کاروان ها حدود یک سال و نیم در راه بودند و در زمان اتراق های شبانه، چای بوی دود آتش به خود می گرفت. و چون ذائقه روس ها با این نوع چای خو گرفته، هنوز هم بعضی از برندهای چای چینی، به چای های صادراتی به روسیه طعم دود اضافه می کنند.

خود روسیه هم چای تولید می کند که عمده آن در جنوب روسیه و در منطقه «سوچی» است. همان شهر ساحلی که المپیک زمستانی ۲۰۱۴ در آن برگزار شد. این منطقه شمالی ترین نقطه ای است که در آن چای می روید.

روس ها معمولا چای را نه با قند یا شکر، که با انواع شیرینی و شکلات می خورند. البته قدیم ترها قند را بین دندان می گذاشتند و با نعلبکی چای می خوردند، اما تا آن جا که من دیده ام، امروزه این کار را نشانه کم فرهنگی می دانند.

صاحبخانه مهمان نوازی خودش را نه با چای که با مخلفاتش، یعنی انواع بیسکوییت و پیراشکی و شکلات و شیرینی و کیک و مربا و عسل نشان می دهد. صبح و ظهر و شب هم ندارد.

مربا، روسیه

تا دلتان بخواهد انواع و اقسام مربا دارند. از میوه های بوته ای بگیرید (که بعضی شان در ایران نیست) تا مربای میوه کاج! عسل و مربا را داخل نعلبکی می ریزند و برای هر کسی جدا روی میز می گذارند.
روسیه معدن انواع عسل زرد و قهوه ای و سیاه و نرم و سفت و… است. مثلا عسل «گرچکا» (گندم سیاه) که در ایران نداریم.

خانم هایی که کدبانو ترند (به خصوص آن هایی که ریشه های اوکراینی دارند یا از شهرهای کوچک تر و همین طور سیبری هستند) خودشان مربا درست می کنند. اگر داچا (ویلای شخصی) داشته باشند که بعید است مربا نیاندازند.

روی میز پذیرایی روس ها، حداقل یکی از این شیرینی ها دیده می شود:
«پریانیک» (Pryanik) یا کلوچه زنجبیلی
«بارانکی» (Baranki) که نوعی نان خشک حلقه ای کوچک است. شاید دیده باشید که رشته های «بارانکا» را به سماور و در بعضی مراسم به گردن آویزان می کنند.
انواع پیراشکی که داخلشان با انواع مربا و میوه و یا حتی کلم و گوشت پر شده.
انواع مارمالاد
انواع نان سوخاری (سوخاری در زبان روسی یعنی خشک)
«چک چک» (Chak Chak) که شیرینی ملی تاتار هاست و بین روس ها و به خصوص مسلمان های روس خیلی طرفدار دارد.
طرز تهیه اش هم خیلی ساده است. تخم مرغ و آرد را مخلوط کرده، ورز می دهند، به شکل رشته یا دانه های لوبیای خیلی کوچک در میاورند، سرخ می کنند. بعد دانه یا رشته های کوچک سرخ شده را به شکل گوله در میاورند، رویش عسل می ریزند و سرد که شد سرو می کنند.
«واتروشکا» (Vatrushka) که گرد شکل است، وسطش هم پنیر و بعضی وقت ها با کشمش.

شیرینی روسی، چک چک، بارانکی، پریانیک

علاوه بر شیرینی های روسی، روس ها به شدت به شیرینی های شرقی علاقه دارند. این تجارت، یعنی پخت و پخش شیرینی های شرقی، مثل باقلوا و راحت الحلقوم، تقریبا منحصرا دست آذربایجانی ها است.
شیرینی های ایرانی، روس ها را دیوانه می کند ولی در بازار روسیه موجود نیست. به نظر من بهترین هدیه به یک روس، سوهان است. همین طور پولکی و قطاب و لوز.
ضمنا گز برای روس ها خیلی چیز جدیدی نیست و به واسطه ترک ها با Kos halva که در ظاهر و مزه خیلی شبیه گز است آشنا هستند.

و در نهایت، انواع شکلات و بیسکوییت و کیک خامه ای و کیک پای هم با چای مصرف می شود. بعضی وقت ها هم بستنی را با چای می خورند.

بهروز بهادری فر

مطالب مرتبط:
واتروشکا
اینفوگرافیک: نماد‌های روسیه
سماور به «تولا» نبری!
گرچکا
داچا
شهر «روستوف ولیکی»

سوبوتنیک، روز کار داوطلبانه گروهی

سوبوتنیک

به واسطه تفکرات کمونیستی و تبلیغات حکومتی، مردم شوروی برای کار کردن بسیار ارزش قائل بودند و اعتقاد داشتند که برای موفقیت ارزش‌های والای کمونیستی باید تا حد ممکن کار کرد.
یکی از نمادهای این تفکر، «سوبوتنیک» است. (در زبان روسی Subbota یعنی شنبه)

«سوبوتنیک» (Subbotnik) روز کار دسته جمعی بدون دریافت دستمزد است. کارهایی مانند آب و جارو کردن محله، تمیز کردن کارخانه، تعمیرات جزیی و…
اولین «سوبوتنیک» سراسری در شوروی، ۹۵ سال پیش (شنبه اول ماه می ۱۹۲۰) با حضور لنین برگزار شد.

لازم به توضیح است که شروع این ماجرا به یک سال قبل از این تاریخ باز می‌گردد، زمانی که حدود ۱۵ کارگر ایستگاه قطاری در مسکو، به صورت خودجوش، بدون دستمزد اضافه کاری کردند. باید روحیه مردم در آن سال‌ها را در نظر داشت. ملت تازه از شر حکومت تزاری خلاص شده، حزب بولشویک انقلاب را از آن خود کرده و جنگ جهانی اول هم به پایان رسیده و مردم تازه انقلاب کرده، امید داشتند که رنج و زحماتشان به بار بشیند.
مردم شور و اشتیاق زیادی داشتند و شاید واقعا می‌خواستند داوطلبانه به کشور خدمت کنند. اما اجباری شدن آن توسط دولت که به کار رایگان نیاز داشت، و همین طور خسته و بی‌انگیزه شدن مردم، باعث شد تا به مرور زمان «سوبوتنیک» به یکی دو روز در سال محدود شود.
اما در دهه پنجاه میلادی، بعد از جنگ جهانی دوم، «سوبوتنیک» دوباره مردم را برای بازسازی کشور متحد و بسیج کرد و حتی به کشورهای بلوک شرق و آلمان اشغال شده راه پیدا کرد.

امروزه هم، هر چند بسیار کمرنگ تر از سابق، «سوبوتنیک» و «واسکرِسْنیک» (به روسی Voskreseniye یعنی یکشنبه) در روسیه اجرا می‌شود. هرچند نسل جدید کمتر برای «سوبوتنیک» ارزش ایدیولوژیک قایل است.

هوا که خوب می‌شود، یعنی اواخر ماه آوریل و اوایل ماه مِی (اردیبهشت)، مردم علاقمند دور هم جمع می‌شوند و محله‌شان را تمیز می‌کنند، نرده‌ها را رنگ می‌کنند، گل و گیاه می‌کارند و…
علاوه بر این شرکت‌ها و کارخانه‌های بزرگ از این روز برای تقویت روحیه تیمی بین کارکنانشان استفاده می‌کنند و روزی را به این کار اختصاص می‌دهند.
بعضی خیریه‌ها هم از این فرصت استفاده کرده و با برگزاری مراسم گروهی و داوطلبانه، برای کودکان بیمار و بی‌سرپرست پول جمع می‌کنند.

از روز اول ماه می که روز جهانی کارگر است، تعطیلات ماه می‌شروع می‌شود و تا روز ۹ می (روز پیروزی) ادامه دارد. روز پیروزی روز پایان جنگ جهانی دوم است و بعد از کریسمس، مهم‌ترین مناسبت در تقویم مردم روسیه است.
بنابراین همین دو هفته اول ماه می در روسیه تقریبا نیمه تعطیل است و مردم یا مسافرت می‌روند یا داچا (ویلای شخصی).

بهروز بهادری فر

گوپنیک – «جوات» های روسیه

gopnik, گوپنیک، گپنیک

در کشورهای مختلف، بعضی از جوان ها، در پوشش و رفتار، به تیپ های اجتماعی خاصی تمایل پیدا می کنند. به واسطه فیلم های سینمایی، با بعضی از تیپ های اروپایی و آمریکایی آشنا هستیم، اما شاید کمتر تیپ های روسی را دیده باشیم.
یکی از این تیپ ها در روسیه «گوپنیک» (Gopnik) است که از نظر پوشش تا حدودی به تیپ «جوات» ایرانی شباهت دارد. البته باعث تاسف است که اسم جواد به این شکل استفاده می شود، اما در هر صورت اصطلاح جوات رایج است. ضمنا اصطلاح «گوپنیک» هم مانند جوات، توهین آمیز است.

«گوپنیک» ها از طبقه فقیر جامعه هستند و معمولا کمتر از ۳۰ سال سن دارند. رفتار آن ها تقلید و کاریکاتوری است از فرهنگ خلافکاران و زندانی های روسیه، اما بیشتر اهل دعوا هستند تا خلاف سنگین.
اگر هم خلافی کنند، مانند زورگیری و کیف قاپی، بیشتر از این که به دنبال پول باشند، به قصد تحقیر افراد است.

gopnik, گوپنیک، گپنیک

نوع پوشش «گوپنیک» ها
معمولا سرشان را کامل می تراشند، بعضی شان هم چتر کوچکی از مو جلو و پشت سر باقی می گذارند.
زمستان ها کاپشن چرم یا گرمکن می پوشند و علاقه خاصی به برند آدیداس با دو نوار سفید دارند. زیر کاپشن، ژاکت رنگ و وارنگ می پوشند و به جایی که روی شلوار بیاندازند، داخل شلوار می کنند.
تابستان ها عرق گیر تن می کنند یا اصلا برای بالاتنه چیزی نمی پوشند.
شلوار هم معمولا شلوار ورزشی آدیداس با همان دو نوار سفید رنگ.
کفش چرم نوک تیز یا دمپایی و یا کتانی.
تسبیح دست می گیرند و زنجیر (معمولا با صلیب) به گردن دارند.
انگشتر به دست دارند که معمولا مثل مهر عمل می کند. یعنی داخل استامپ که بزنی، طرح می اندازد.
ساعتشان دسته فلزی است و معمولا بند ساعت را نمی بندند.
بعضی هاشان کیفی به اسم «بارسِتکا» (Barsetka) دست می گیرند که در اصل در دهه نود میلادی خیلی مد بوده و هنوز هم خیلی از مردهای جاافتاده روس «بارسِتکا» دست می گیرند.
خالکوبی های غیر حرفیه ای و کج و کوله دارند.
«گوپنیک» های دختر، دوست دختر «گوپنیک» ها هستند و تابستان و زمستان دامن خیلی کوتاه می پوشند، خالکوبی دارند و تابستان ها لباس خیلی باز می پوشند.

رفتار «گوپنیک» ها
پشت سر هم الکل و به خصوص آبجو می خورند و بیشتر وقت ها مست هستند.
عرق سگی («ساماگون») درست می کنند و می خورند.
علاقه خاصی به تخمه شکستن دارند.
ترک تحصیل کرده اند.
خیلی وقت ها حتی اگر صندلی هم باشد، روی پا می نشینند (مثل روی دستشویی نشستن).
بعضی ها شان که خیلی اهل کتک کاری و دعوا هستند، سر و صورت زخمی و کبود و و دندان های شکسته دارند.
مرتب سیگار می کشند و تف می کنند.
بد دهان هستند و بیشتر صحبتشان راجع به دعوا و دختر و مسائل سطحی است.
دنبال شر هستند؛ تنه می زنند، متلک می گویند، درخواست پول می کنند تا طرف بگوید نه و به این بهانه بروند سراغش.
وطن پرست دو آتشه هستند.
از خارجی ها و ملیت های مهاجر بدشان می آید.
از آمریکا و هر چیزی که آمریکایی باشد متنفرند، حتی رقص بریک و هیپ هاپ آمریکایی.
از همجنسگرا ها متنفرند و آن ها را آزار می دهند. (به طور کلی روس ها به شدت همجسنگرا هراس هستند.)
معمولا کنار خیابان، کنار دکه ها و نزدیک ورودی ساختمان ها جمع می شوند.
تابستان ها تا آخر شب می خورند و مست می کنند و دعوا و داد و بیداد می کنند.

gopnik, گوپنیک، گپنیک

gopnik, گوپنیک، گپنیک

موسیقی مورد علاقه «گوپنیک» ها
رقص و موسیقی مخصوص به خود ندارند، اما Mnogotochie و Kasta و AK47 از گروه های موسیقی مورد علاقه آن هاست.


هشدار: در این موسیقی از کلمات بسیار تند و زننده استفاده شده.


بر خلاف شهرهای کوچک که دچار فقط اقتصادی و فرهنگی هستند، در شهرهای بزرگ، کمتر «گوپنیک» می بینید، مگر در مناطق جرم خیز، مثلا شرق و جنوب شرق مسکو.
ضمنا «گوپنیک» ها واقعا خطرناک نیستند و رفتارشان بیشتر بچه گانه است. اما عقل حکم می کند که تا حد ممکن از آن ها دوری کرد.

توضیح این که «گوپنیک» ها را نباید با «بومژ» (Bomzh) ها اشتباه گرفت. «گوپنیک» ها یک تیپ اجتماعی هستند که مرام و مسلک خود را دارند و بعضی از نوجوان ها و جوان ها دنبال تقلید از آن ها هستند. در حالی که «بومژ» ها افراد الکلی و بی خانمان و از خانه رانده شده ای هستند که در همه جا، چه شهرهای بزرگ و چه کوچک، دیده می شوند. ضمن این که «گوپنیک» ها جوانند، ولی «بومژ» ها معمولا این دوران را طی کرده و سن بالا هستند.

بهروز بهادری فر

نسخه فیس‌بوک: goo.gl/dobIf7

مطالب مرتبط:
خالکوبی تبهکاران روسیه
ودکا و ساماگون
جرم و جنایت در روسیه

زبان اشاره در روسیه: الکل


نسخه آپارات: www.aparat.com/v/RGEV9

یکی از راه های اشاره به الکل در روسیه، ضربه زدن با انگشت اشاره به زیر گردن است. همان طور که در این ویدئو کوتاه می بینید.
این حرکت که در روسی به آن «شِلچُک پا شِیه» (shelchok pa sheye) می گویند، یعنی «مشروب بخوریم» یا اگر با حرکت چشم همراه شود یعنی «طرف مست است».

درباره ریشه این حرکت، چندین افسانه در روسیه وجود دارد که معروف ترین آن ها این است که استادکار ماهر و زبردستی بسیار مورد توجه تزار بوده و تزار برای قدرانی از مهارت و شهامت او، برگه ای رسمی به او می دهد تا بتواند در هر میخانه ای که خواست مجانی مشروب بنوشد. اما از آنجا که استادکار اغلب اوقات مست بوده، مدام نامه رسمی را گم و گور می کرده و با صاحبان میخانه ها درگیر می شده.

برای همین تزار دستور می دهد که زیر گردن او را خالکوبی کنند تا نیازی به همراه داشتن نامه نباشد. استادکار همیشه مست هم با مراجعه به میخانه ها و با ضربه زدن به زیر گردنش، خالکوبی را به صاحب میخانه نشان می داده و درخواست مشروب مجانی می کرده.

بهروز بهادری فر

مطالب مرتبط:
ودکا
خالکوبی تبهکاران روسیه

رقص سنتی روسی «بیریوزکا»


نسخه آپارات: www.aparat.com/v/iUzWT
نسخه فیس‌بوک: goo.gl/iq5yCq

در زبان روسی «بیریوزکا» (Berezka) یعنی «درخت توس کوچک». درخت توس نقش مهمی در تاریخ و فرهنگ روسیه داشته است.
رقص «بیریوزکا» رقصی سنتی است بر اساس آهنگ قدیمی «تک درخت توس در دشت ایستاده» و به صورت دسته جمعی و دایره وار اجرا می شود.


این نوع رقص و آواز دسته جمعی و دایره وار «خاراوُد» (Khorovod) نام دارد و در آیین ها و مراسم مختلف روسی اجرا می شود.
«خاراوُد» که ریشه در یونان باستان دارد، بین مردم اسلاو نژاد بسیار رایج است و نمونه های آن را هنوز در بعضی جشن های روسی مانند «ماسلنیتسا»، «سِمیک»، «ایوان کوپالا» و حتی کریسمس می توان دید؛ مردم به دور آتش و درخت توس یا درخت کاج حلقه می بندند، می چرخند و آواز می خوانند.


«خاراوُد» در یاقوتستان روسیه، ثبت شده در کتاب رکوردهای گینس

تکنیک به کار رفته در اجرای رقص «بیریوزکا» بسیار دشوار است و به آن «گام های شناور» (Floating Steps) گفته می شود. رقصندگان باید طوری روی پنجه پا کوتاه و سریع قدم بردارند که برای بیننده حرکت قو روی آب تداعی شود.

گروه رقص Berezka که شهرت بین المللی دارد و نامش را از همین رقص گرفته، حداقل ۵۰ سال است که در سراسر دنیا به اجرای این رقص و دیگر رقص های سنتی روسیه می پردازد که نمونه ای از آن را در این ویدئو می بینید.
رقصندگان شاخه درخت توس به دست دارند.

بهروز بهادری فر

مطالب مرتبط:
درخت توس
ماسلنیتسا، نوروز اسلاو ها
جشن «ایوان کوپالا» – چهارشنبه سوری اسلاو‌ها
سِمیک

جزایر «سالاوکی»

سالاوکی، جزایز سالاوکی، solovki، جزیره سالاوکی، روسیه، لابیرنت، هزارتو، هزار تو، جزایر سولووتسکیه

در شمال شرق سنت پترزبورگ و در آب های دریای سفید، ۶ جزیره کوچک به نام مجمع الجزایر «سالاوکی» (Solovki) وجود دارند که با وجود این که خیلی کوچک هستند، تاریخ و داستانی شنیدنی دارند.
این جزایر جزیی از استان «آرخانگلسک» هستند که مرکز آن، یعنی بندر «آرخانگلسک» (Arkhangelsk) یکی از مهمترین بنادر تاریخی روسیه بوده و هست.

همان طور که می دانید، در کشورهای مختلف دنیا چندین هزار لابیرنت (هزار تو) وجود دارد. ولی دانشمندان هنوز به این پرسش که چطور می شود که در طول تاریخ، یک طرح و ساختار ثابت در گوشه های مختلف دنیا، از مصر و هند و یونان گرفته تا روسیه و اسکاندیناوی و انگلیس و آمریکا، تکرار و ساخته شده، پاسخ قانع کننده ای پیدا نکرده اند.
در روسیه حدود ۵۰ لابیرنت وجود دارد و جزایر «سالاوکی» با داشتن ۳۵ لابیرنت سنگ چین شده در یک منطقه بسیار کوچک، در دنیا کم نظیر است. سالم ترین این لابیرنت ها در جزیره «خرگوش بزرگ» قرار دارند که قطری بین ۶ تا ۲۵ متر و قدمتی چند هزار ساله دارند.

سالاوکی، جزایز سالاوکی، solovki، جزیره سالاوکی، روسیه، لابیرنت، هزارتو، هزار تو، جزایر سولووتسکیه

بخش دیگری از هویت تاریخی این جزایر، صومعه «سالاوکی» است. این مجموعه زیبا با قدمتی بیش از ۵۰۰ سال به عنوان یکی از مهمترین میراث فرهنگی روسیه به همراه لابینرت ها در یونسکو به ثبت رسیده است.
صومعه «سالاوکی» به سرعت به یکی از مهم ترین، شکوفا ترین و ثروتمندترین مراکز مذهب ارتودوکس روسیه بدل شد، به طوری که حتی به دولت مرکزی مالیات می داد.

سالاوکی، جزایز سالاوکی، solovki، جزیره سالاوکی، روسیه، لابیرنت، هزارتو، هزار تو، جزایر سولووتسکیه

اما اوسط قرن ۱۷ میلادی، یعنی کمی بعد از مرگ شاه عباس صفوی در ایران، یک سری اصلاحات مذهبی در روسیه به اجرا گذاشته شد که ناخواسته شکاف عمیقی بین مسیحیان روسیه به وجود آورد. آن عده که مخالف اصلاحات بودند («راسکولنیک» ها یا «باورمندان قدیم») به شدت مورد آزار و اذیت و تهدید حکومت قرار می گرفتند. بعضی از این«باورمندان قدیم» به قدری مخالف اصلاحات مذهبی بودند که مرگ را بر ننگ مذهب جدید ترجیح داده و به طور دسته جمعی خود را در کلبه های چوبی قفل کرده و به آتش می کشیدند.
در این دوران بود که صومعه «سالاوکی» از پذیرش اصلاحات سر باز زد و به همین دلیل برای ۸ سال تحت محاصره نیروهای حکومت تزاری قرار گرفت.

سالاوکی، جزایز سالاوکی، solovki، جزیره سالاوکی، روسیه، لابیرنت، هزارتو، هزار تو، جزایر سولووتسکیه

«میخاییل لومونوسوف»، علامه و ادیب روس قرن ۱۸ و بنیان گذار دانشگاه مسکو، اهل یکی از روستاهای «آرخانگلسک» بود. پدرش مرد متمولی بود که سوار بر کشتی، ماهی گیری و تجارت می کرد و در بعضی از سفرهایش، از جمله به جزایر «سالاوکی»، میخیاییل نوجوان را به همراه خود می برد. «میخاییل لومونوسوف» در خاطراتش هم از خودسوزی دوستانش و هم از «لابیرنت های شمال» یاد می کند. اساسا یکی از دلایل رویگردانی او از دین و علاقه اش به علم، همین خودسوزی دوستانش بود و باعث شد از دست پدرش که زندگی روستایی اما راحتی برایش در نظر داشت فرار کند و برای تحصیل به سنت پترزبورگ برود.

سالاوکی، جزایز سالاوکی، solovki، جزیره سالاوکی، روسیه، لابیرنت، هزارتو، هزار تو، جزایر سولووتسکیه
دسته مذهبی (Крестный ход) کنار صومعه «سالاوکی»
مسیحیان ارتودوکس، در مراسم خاصی مانند «خاج شویان» و «عید پاک» و همین طور در مواردی برای دور کردن بلا، با در دست داشتن چراغ و پرچم و صلیب و تمثال های حضرت مسیح (Icon)، چند بار دور کلیسا یا صومعه می چرخند یا بین ساختمان های کلیسا پیاده روی می کنند.

سالاوکی، جزایز سالاوکی، solovki، جزیره سالاوکی، روسیه، لابیرنت، هزارتو، هزار تو، جزایر سولووتسکیه

سالاوکی، جزایز سالاوکی، solovki، جزیره سالاوکی، روسیه، لابیرنت، هزارتو، هزار تو، جزایر سولووتسکیه

اهمیت جزایر «سالاوکی» در تاریخ روسیه، خیلی بیشتر از این هاست و صومعه «سالاوکی» در جریان جنگ های متعددی از جمله جنگ کریمه، به عنوان دژی محکم در برابر دشمن ایفای نقش کرد.

سالاوکی، جزایز سالاوکی، solovki، جزیره سالاوکی، روسیه، لابیرنت، هزارتو، هزار تو، جزایر سولووتسکیه
تصویر بنای یادبود تزار پتر کبیر در شهر «آرخانگلسک» و صومعه «سالاوکی» روی اسکناس ۵۰۰ روبلی

علاوه بر این، بخشی از صومعه «سالاوکی» به صورت زندان ساخته شده و در زمان حکومت تزاری، خیلی از زندانیان عقیدتی و سیاسی را آنجا می فرستادند. بعد از انقلاب روسیه و ورود کمونیسم، فعالیت های مذهبی صومعه تعطیل شد و زندان صومعه به عنوان یکی از اولین «گولاگ» های روسیه مورد استفاده قرار گرفت. «گولاگ» (GULAG) کمپ هایی کار اجباری در سراسر روسیه، به خصوص در مناطق سخت و دور افتاده بودند که زندانیان تبعیدی را به آنجا می فرستادند. شرایط «گولاگ» ها فوق العاده سخت بود. بخش وسیعی از سیبری توسط همین زندانیان بخت برگشته ساخته و آباد شدند.
«الکساندر سولژنیتسین» در کتاب «مجمع الجزایر گولاگ» به تفصیل در این باره و جزایر «سالاوکی» نوشته است. (دانلود نسخه PDF کتاب)

سالاوکی، جزایز سالاوکی، solovki، جزیره سالاوکی، روسیه، لابیرنت، هزارتو، هزار تو، جزایر سولووتسکیه

امروزه جزایر «سالاوکی» یکی از جاذبه های توریستی روسیه است. دسترسی این جزایر به فرودگاه و نزدیکی شان به بندر «آرخانگلسک»، سنت پترزبورگ و «کیژی پاگوست»، این جزایر را به یکی از مناطق پر رفت و آمد شمال روسیه بدل کرده است.

سالاوکی، جزایز سالاوکی، solovki، جزیره سالاوکی، روسیه، لابیرنت، هزارتو، هزار تو، جزایر سولووتسکیه

سالاوکی، جزایز سالاوکی، solovki، جزیره سالاوکی، روسیه، لابیرنت، هزارتو، هزار تو، جزایر سولووتسکیه
راهب های صومعه در حال کار

سالاوکی، جزایز سالاوکی، solovki، جزیره سالاوکی، روسیه، لابیرنت، هزارتو، هزار تو، جزایر سولووتسکیه
راهب صومعه در حال کار

ادامه‌ی خواندن