بایگانی دسته: آداب و رسوم

تقویم و مراسم کریسمس در روسیه

تقویم روسیه

همان طور که ما در ایران از دو تقویم خورشیدی (برای زندگی روزمره) و تقویم هجری قمری (برای مناسبت‌های مذهبی) استفاده می‌کنیم و یک تقویم شاهنشاهی منسوخ شده داریم، در روسیه هم ۳ تقویم دارند که یکی از آن‌ها دیگر استفاده نمی‌شود.

تقویم گریگوری
یا همان تقویم میلادی معروف که در اکثر کشورهای دنیا استفاده می‌شود و در روسیه هم تقویم اصلی است. این تقویم با روی کار آمدن حکومت شوروی وارد روسیه شد و تا قبل از آن (دوران حکومت تزاری) تقویم ژولینی رایج بود.
اروپایی‌ها حدود ۳۵۰ سال قبل از روسیه به این تقویم روی آورده بودند.

تقویم ژولینی
تقریبا فقط توسط کلیسای ارتودوکس روسیه برای مناسبت‌های مذهبی استفاده می‌شود. این تقویم را تزار «پتر کبیر» (قرن ۱۸ میلادی) وارد روسیه کرد. تا قبل از آن در حکومت تزاری، تقویم اسلاوی رایج بود.
در اروپا هم این تقویم تا قرن ۱۶ میلادی مورد استفاده بوده اما به دلیل ضعف دقت در محاسبات (درست مانند تقویم قمری) کنار گذاشته شد و تقویم گریگوری جایگزین شد.
در حال حاضر، تقویم ژولینی ۱۳ روز از تقویم گریگوری (میلادی) عقب است.

تقویم اسلاوی
دیگر در روسیه استفاده نمی‌شود. تا قبل از تزار «پتر کبیر» (قرن ۱۸ میلادی) رایج بود و مبنای آن نه تولد حضرت مسیح که آغاز خلقت بود. اگر سال ۲۰۱۷ میلادی را به تقویم اسلاوی برگردانیم، سال ۷۵۲۵ اسلاوی است.
برای مدت‌ها، سال نو را در اول مارس (اسفند ماه) جشن می گرفتند. جشن «ماسلنیتسا» یا جشن آغاز بهار که شباهت‌هایی به نوروز ایرانی دارد، هنوز در روسیه در اسفند ماه جشن گرفته می‌شود.
اما بعدها با تغییرانی، آغاز سال نو به اول سپتامبر (اواخر شهریور) منتقل شد.

به دلیل استفاده کلیسای ارتودوکس روسیه از تقویم ژولینی، روز تولد حضرت مسیح در روسیه با دیگر کشورهای مسیحی تفاوت دارد.
یعنی به جای ۲۵ دسامبر که در اکثر کشورها (مطابق تقویم گریگوری یا میلادی) روز تولد حضرت مسیح است، در روسیه با ۱۳ روز تاخیر، ۷ ژانویه (مطابق تقویم ژولینی) جشن گرفته می‌شود.
به عبارت دیگر، این اختلاف تاریخ ناشی از تفاوت در روایت‌های تاریخی نیست و در هر دو کلیسا در یک تاریخ، اما در دو تقویم مختلف جشن گرفته می‌شود.

جالب این که روز آغاز سال نو، یعنی اول ژانویه، که در روسیه هم مطابق تقویم میلادی (گریگوری) جشن گرفته می‌شود (از آن‌جا که مناسبت مذهبی نیست)، اما بعضی مردم روز ۱۴ ژانویه (مطابق تقویم ژولینی) را هم با عنوان «سال نو قدیمی» جشن می گیرند. اگرچه روز ۱۴ ژانویه تعطیل و مناسبت رسمی نیست.

مراسم جشن سال نو و کریسمس در روسیه از ۳۱ دسامبر شروع شده و تا ۸ ژانویه ادامه دارد. یعنی ۹ ژانویه اولین روز کاری سال ۲۰۱۷ است.

چند نکته جالب درباره کریسمس در روسیه:

در روسیه به بابانوئل Ded Moroz می‌گویند که به معنی «پدربزرگ سرما» است.
«دِد مارُز» معمولا با نوه‌اش «اِسنیگورِچکا» (Snegurochka) که معنی «دختر برفی» می‌دهد، برای بچه ها هدیه می‌آورد.
در شب‌های سال نو خیلی از خانواده‌ها و شرکت‌ها افرادی را با لباس «دِد مارُز» و «اِسنیگورِچکا» استخدام می‌کنند تا جمع مهمانی‌شان را گرم کنند.
هر منطقه از روسیه، بابانوئل با شکل و شمایل مخصوص خودش را دارد.

کریسمس روسیه، دد ماروز، بابانوئل روسی

بچه‌ها چند روز قبل از سال نو، آرزوهای خود را روی کاغذ نوشته و در فریزر می‌گذارند تا «دِد مارُز» (بابا نوئل روسی) ببیند و درخواست‌ آن‌ها را برآورده کند. پدر و مادرها هم برای شاد کردن فرزندان، جور «دِد مارُز» خیالی را کشیده و تلاش می‌کنند خواسته‌های بچه‌ها را عملی کنند.

بعضی از روس‌ها، مهمترین آرزوی خود را روی کاغذ کوچکی نوشته و هنگام تحویل سال نو (۱۲ شب ۳۱ دسامبر) سریع آن را آتش می‌زنند و خاکسترش را داخل نوشیدنی (معمولا شامپاین) می‌ریزند و به سلامتی می‌نوشند تا آرزویشان برآورده شود.

همان طور که ما با ماهی قرمز و سبزه و عیدی و سیزده به در خاطره داریم، روس ها هم با «دِد مارُز» و «اِسنیگورِچکا» و بوی درخت کاج و زخمی شدن دستشان با برگ‌های سوزنی درخت کریسمس خاطره دارند.

مردم مذهبی، شب ۶ ژانویه را برای شرکت در مراسم عبادت دسته جمعی، تا صبح در کلیسا بیدار می‌مانند.
همان طور که می‌دانید، مومنان مسیحی روسیه، در طول سال طی ۴ دوره روزه داری، بین ۱۱۵ تا ۱۵۰ روز را روزه می‌گیرند. آخرین دوره سال، دوره «روزه کریسمس» نام دارد که از اواخر ماه نوامبر شروع شده و تا ۶ ژانویه ادامه پیدا می‌کند.
به عبارت دیگر، مومنان مسیحی روس، حتی در روز سال نو هم روزه هستند و از خوردن گوشت و تخم مرغ و شیر و دیگر محصولات حیوانی خودداری می‌کنند.

در عین حال، مصرف الکل در سال نو به شدت بالا می‌رود. بعضی از روس‌ها به قدری پشت سر هم مشروب می‌خورند که به حالتی به نام «زاپوی» (Zapoy) می‌رسند. یعنی به دلیل مصرف پشت سر هم و زیاد، برای چندین روز دیگر نمی‌توانند از شر مشروب خوردن خلاص بشوند و به کلی از کار و زندگی می‌افتند.

روس‌ها به شدت به کادو دادن و کادو گرفتن علاقه دارند. کادو ممکن است خیلی کوچک و ارزان باشد، اما همه سعی می‌کنند در مناسبت‌های مختلف به هم کادو بدهند.

خانواده‌های روس خیلی پرتعداد نیست و خیلی وقت‌ها کل فامیل در یک مهمانی کوچک جمع می‌شوند. بنابراین دید و بازدید، رسم خاصی ندارد، اما دوست و آشنا اگر مسافرت نباشند به هم سر می‌زنند و با هم به سلامتی می‌نوشند و می‌رقصند.

در عوض، به جای دید و بازدید، روس‌ها علاقه خاصی به پیاده روی دارند، حتی در اوج سرما.
طبق رسمی قدیمی به نام «نارودنایه گولیانیه» (Narodnoe gulianie)، در جریان جشن های خاصی مثل سال نو، «ماسلنیتسا» (جشن آغاز بهار)، «روز پیرزی» (پایان جنگ جهانی دوم) و… مردم در محل های خاصی در شهر و روستا به شادی و قدم زنی می پردازند.
در این جشن های خیابانی، معمولا بساط سیرک و رقص و موسیقی و بازراچه هایی برای فروش مواد غذایی و کادو و سوغاتی و… برپاست.
مردم دسته جمعی و خانوادگی بیرون می روند. زن و شوهر دستشان را حلقه کرده و نامزدها عشقولانه قدم می زنند. سگ ها هم که از شلوغی خوششان می آید بین دست و پای مردم بازی می کنند و بچه ها دنبالشان.
یکی از رقص های خاص روس ها که در این مراسم اجرا می شود (معمولا در شهرهای کوچک تر)، رقص و آواز دسته جمعی به صورت دایره وار است که «خاراوُد» (Khorovod) نام دارد.

در شهرهای بزرگ مثل مسکو، شهرداری از قبل لیست محل ها و برنامه های آماده شده را اعلام می کند. مهمترین آن ها در میدان سرخ، نزدیک کاخ کرملین و کلیسای معروف «سنت باسیل» با آن گنبدهای رنگی پیازی شکلش برگزار می شود. وجود چرخ و فلک، بازارچه، پیست اسکی و هاکی روی برف، رقص و موسیقی و مجسمه های متحرک، نوازندگان خیابانی، چراغانی زیبا و از همه مهم تر، نوستالژیک و خاطره انگیر بودن این مکان، از دلایلی است که مردم را با وجود شلوغی زیاد به این میدان می کشاند.

به طور کلی، روس ها اهل نشستن در خانه نیستند و به هر بهانه ای که شده به بیرون می زنند، حالا به خاطر قدم زدن با سگ باشد، یا سیگار کشیدن، یا بیرون بردن بچه ها برای بازی و هواخوری. حتی در اوج سرما و برف و بوران، در پارک های نزدیک مجتمع های مسکونی، مادرهای کالسکه به دست می بینید.

بهروز بهادری‌فر

مطالب مرتبط:
بابا نوئل در روسیه
«نارودنایه گولیانیه»
روزه‌داری در روسیه
ماسلنیتسا، نوروز اسلاو ها
آلبوم عکس: مردم روسیه – ۴

روز زن در روسیه

در روسیه هم مثل خیلی از کشورها، هشتم مارس، روز زن است.
بر خلاف روز مرد (۲۳ فوریه)، در روز زن، بازار گل و شکلات و هدیه داغ می‌شود. در محیط کار هم روز زن را جشن می‌گیرند و گاهی دفتر را تزیین می‌کنند و به خانم ها گل و کادو هدیه می‌دهند.
نماد روز زن در روسیه، از دوران شوروی به این طرف، گل خوشه ای و زرد رنگ «اقاقیای نقره ای» است که در روسیه به آن «میموزا» (Mimosa) می‌گویند. این گل در شمال ایران هم به وفور پیدا می‌شود، هرچند که بومی استرالیا است.
در این روز هدیه دادن گل لاله هم بسیار مرسوم است.

هم روز مرد و هم روز زن در روسیه تعطیل است. امسال دوشنبه را هم که بین تعطیلات آخر هفته (شنبه و یکشنبه) و سه شنبه بود تعطیل کردند.
با این توضیح که در روسیه اگر بین تعطیلات را به خاطر رفاه مردم تعطیل کنند، به جایش مردم یه روز تعطیل دیگر (معمولا شنبه) سر کار می‌روند.

جمعیت زنان در روسیه ۱۰ میلیون بیشتر از جمعیت مردان است. به عبارت دیگر، به ازای هر ۱۰۰ مرد، ۱۱۵ زن در روسیه زندگی می‌کند.
در مقام مقایسه، جمعیت زنان در ایران، ۱ میلیون کمتر از مردان است. یا به عبارتی، به ازای هر ۱۰۰ مرد، ۹۷ زن در ایران زندگی می‌کند.
شاید به همین دلیل باشد که در روسیه بیشتر زن می‌بینید تا مرد. به خصوص که خانم‌های روسی به طور تاریخی سختکوش و اهل کار هستند و در اکثر محیط‌های کاری، تعداد خانم‌ها بیشتر از مردان است.
خانم‌های روس در مشاغل سختی مثل برفروبی و رفتگری هم فعال هستند، هرچند که تقریبا ۱۰۰ درصد مردم روسیه، چه زن و چه مرد، باسوادند.
شاید به دلیل استقلال مالی خانم‌ها باشد که مردسالاری در روسیه کمرنگ است. با این وجود، رتبه روسیه در خشونت خانگی رتبه بسیار بدی است.

با توجه به این که عمر مردان کمتر از خانم هاست (که یکی از دلایل عمده آن مصرف زیاد الکل عنوان می‌شود) روسیه با بحران «بابوشکا» های تنها روبرو است. «بابوشکا» (Babushka) به روسی یعنی مادربزرگ یا خانم مسن.
اکثر این خانم ها صاحبخانه هستند (به دلیل خصوصی سازی بعد از شوروی) و حقوق بازنشستگی می‌گیرند، اما درصد قابل توجهی از آن ها دست تنها هستند و فامیل و خانواده ای ندارند.
به همین دلیل همسایه ها به این خانم‌های مسن رسیدگی می‌کنند و در موارد زیادی، بعد از فوت آن خانم، خانه او را به ارث می‌برند.
حتی در دورانی شرکت‌هایی به وجود آمده بودند که با این خانم‌ها قرارداد می بستند تا در قبال پرستاری و نگهداری و پرداخت مبلغی ماهانه، بعد از فوتشان خانه را به ارث ببرند.

بهروز بهادری فر

نسخه فیس‌بوک: goo.gl/97g5EF

مطالب مرتبط:
بابوشکا
کولی های روسیه

تایم لپس: پیاده روی در مسکو


نسخه آپارات: aparat.com/v/Fm8Zw
نسخه فیس بوک: goo.gl/4gSdyR
لینک دانلود (۱۲ مگابایت): goo.gl/5UpNhP

طبق رسمی قدیمی به نام «نارودنایه گولیانیه» (Narodnoe gulianie)، در جریان جشن های خاصی مثل سال نو، «ماسلنیتسا» (جشن آغاز بهار)، «روز پیرزی» (پایان جنگ جهانی دوم) و… مردم در محل های خاصی در شهر و روستا به شادی و قدم زنی می پردازند.
در این جشن های خیابانی، معمولا بساط سیرک و رقص و موسیقی و بازراچه هایی برای فروش مواد غذایی و کادو و سوغاتی و… برپاست.
مردم دسته جمعی و خانوادگی بیرون می روند. زن و شوهر دستشان را حلقه کرده و نامزدها عشقولانه قدم می زنند. سگ ها هم که از شلوغی خوششان می آید بین دست و پای مردم بازی می کنند و بچه ها دنبالشان.
یکی از رقص های خاص روس ها که در این مراسم اجرا می شود (معمولا در شهرهای کوچک تر)، رقص و آواز دسته جمعی به صورت دایره وار است که «خاراوُد» (Khorovod) نام دارد.

در شهرهای بزرگ مثل مسکو، شهرداری از قبل لیست محل ها و برنامه های آماده شده را اعلام می کند. مهمترین آن ها در میدان سرخ، نزدیک کاخ کرملین و کلیسای معروف «سنت باسیل» با آن گنبدهای رنگی پیازی شکلش برگزار می شود. وجود چرخ و فلک، بازارچه، پیست اسکی و هاکی روی برف، رقص و موسیقی و مجسمه های متحرک، نوازندگان خیابانی، چراغانی زیبا و از همه مهم تر، نوستالژیک و خاطره انگیر بودن این مکان، از دلایلی است که مردم را با وجود شلوغی زیاد به این میدان می کشاند.

به طور کلی، روس ها اهل نشستن در خانه نیستند و به هر بهانه ای که شده به بیرون می زنند، حالا به خاطر قدم زدن با سگ باشد، یا سیگار کشیدن، یا بیرون بردن بچه ها برای بازی و هواخوری. حتی در اوج سرما و برف و بوران، در پارک های نزدیک مجتمع های مسکونی، مادرهای کالسکه به دست می بینید.

در کل روزهای تعطیلات سال نو، شهر خلوت است، اما هوا که رو به تاریکی می رود، مردم برای پیاده روی دست جمعی بیرون می روند.
کلیسای ارتودوکس روسیه، کریسمس (تولد حضرت مسیح) را روز ۷ ژانویه جشن می گیرد و به همین دلیل دیروز مرکز شهر خیلی شلوغ بود، به حدی که جای سوزن انداختن نبود و نشد تا از داخل میدان سرخ فیلم بگیرم. اما با وجود اخطار های مکرر پلیس برای سد نکردن راه مردم، چند تکه ای فیلم از خیابان منتهی به میدان سرخ گرفتم که به صورت تایم لپس مشاهده می کنید.

موسیقی استفاده شده در این ویدئو، مربوط به فیلمی است ساخت شوروی به نام «مسکو اشک‌ها را باور نمی‌کند» که در زمان خود برنده جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی شد.

بهروز بهادری فر

مطالب مرتبط:
ماسلنیتسا، نوروز اسلاو ها
روز پیروزی
رانندگی در مسکو – ۰۱ (همین خیابان)
مسکو، دهه ۶۰ میلادی (همین خیابان)
عکس: میدان «الکساندر پوشکین» (همین خیابان)
فیلم «مسکو اشک‌ها را باور نمی‌کند»
رقص سنتی روسی «بیریوزکا»

لطفا ما را دنبال و به دوستان خود معرفی کنید!
تلگرام: telegram.me/iloverus
یوتیوب: goo.gl/vQKFiv
ساندکلاود: goo.gl/t9w4P9
فیس بوک: goo.gl/XWfPVU
اینستاگرام: goo.gl/bhGT4m

مقبره‌های جاده‌ای

مقبره جاده، تهی گور، روسیه

چیزی که در خیلی از جاده های بین شهری روسیه، و حتی در خیابان های داخل شهر جلب توجه می کند، مقبره های کنار جاده است.
این مقبره ها را به یاد جانباختگان جاده ای در همان محلی که تصادف شده، اکثرا روی درخت، گاردریل و یا در شانه جاده نصب می کنند و شکل آن ها بسیار متنوع است؛ از یک دسته گل مصنوعی ساده بگیرید تا پلاک و صلیب و سنگ قبرهای حکاکی شده و نرده دار. در ساختن بعضی از آن ها، حتی از قطعه ای از وسیله نقلیه ای که با آن تصادف شده هم استفاده می شود، مثلا فرمان یا چرخ ماشین.

به این نوع مقبره‌ها «کِنوتاف» (Kenotaf) یا «تُهی گور» (معادل انگلیسی: Cenotaph) گفته می‌شود و نمونه های دسته جمعی آن، مثلا برای شهدای گمنام، از قرن‌ها پیش در کشورهای مختلف مرسوم بوده و هست.
همان طور که از نام آن برمی‌آید، این مقبره ها خالی هستند و جان باختگان در محل دیگری به خاک سپرده شده اند. البته باید در نظر داشت که سوزاندن جسد در بین درصد قابل توجهی از مردم رایج است و خیلی از مقبره های واقعی هم عملا خالی هستند.

بعضی از مردم معتقد، با دیدن این مقبره ها، صلیب می کشند و می گویند «تْسْارْسْتْ‌وی‌یِه نی‌بِسْنایه» (Tsarstvie Nebesnoe) که یعنی «ملکوت الهی» یا «جایش در بهشت باشد!».
بین راننده های جاده ای حرفه ای هم رسم است که با دیدن این مقبره ها، به نشان احترام، بوق بزنند.

برای بعضی ها، این مقبره حکم قبر دوم عزیزانشان را دارد و درست مانند قبر واقعی، به آن سر می زنند، و حتی نان سیاه و ودکا و مواد غذایی و عروسک (برای بچه های فوت شده) روی قبر می‌گذارند. این سنت از نظر کلیسای ارتودوکس مذموم، اما بین روس های حتی معتقد، رایج است.

در حال حاضر قانون خاصی بر نصب این مقبره های جاده ای حاکم نیست، اما راهنمایی و رانندگی به دنبال وضع قوانین سلبی در این زمینه است.

بهروز بهادری فر

نسخه فیس بوک: goo.gl/EAgXHA

مطالب مرتبط:
خرافات روسی

مقبره جاده، تهی گور، روسیه

مقبره جاده، تهی گور، روسیه

مقبره جاده، تهی گور، روسیه

کتک می خوای؟


دانلود ویدئو (یک و نیم مگ): goo.gl/ID7YX3

«چِم پاخنیت؟» (Chem pakhnit) اصطلاحی در زبان روسی است که معمولا با گره کردن مشت (به خصوص در کنار صورت و بینی مخاطب) همراه می شود. مانند حالتی که در این ویدئو می بینید.
بعضی وقت ها هم به صورت کامل تر می گویند «چویِش چِم پاخنیت؟» (Chuyesh chem pakhnit).
ترجمه تحت اللفظی آن می شود «بو چی می‌ده؟» و منظور از بو، احتمالا «بوی شر» یا «بوی دردسر» است و در نتیجه این اصطلاح یعنی «کتک می خوای؟» یا «مثل این که خیلی سرت می‌خاره!».
این اصطلاح را معمولا زمانی به کار می برند که فقط قصد تهدید زبانی دارند، اگر نه کسی که بخواهد کتک بزند که نمی پرسد. 🙂
خیلی وقت ها هم از این اصطلاح به صورت شوخی استفاده می کنند. مثلا اگر مردی جلوی همسرش بگوید فلان دختر خوشگل است، احتمالا «بوی شر و دردسر» را استشمام می کند. 🙂

بهروز بهادری فر

نسخه فیس بوک: goo.gl/HKDmS1

مطالب مرتبط:
فیگ، بیلاخ روسی!
زبان بدن روس ها: ولش کن، بی خیال!
زبان اشاره در روسیه: الکل

مراسم آغاز سال تحصیلی در روسیه


نسخه فیس بوک: https://goo.gl/fXBLcK
دانلود ویدئو: https://goo.gl/wZV0tZ

در روسیه و خیلی از کشورها، اول سپتامبر، روز آغاز سال تحصیلی است، درست مثل اول مهر خودمان.
ترتیب این مراسم به این شکل است:
۱) بچه ها، در کنار معلمان و پدر و مادرها، صف می بندند. رسم است که بچه ها برای معلم هایشان دسته گل بیاورند. اکثر معلم ها خانم هستند.
۲) سخنرانی مدیران مدرسه و یکی دو مهمان مدعو، مانند کهنه سربازان جنگ
۳) چند دختربچه کلاس اولی، روی دوش پسرهای سال آخری می روند و زنگ آغاز سال تحصیلی را به صدا در می آورند.
۴) بادکنک هوا می کنند و برای شروع سال تحصیلی جیغ و هورا می کشند.
۵) سال بالایی ها، دست سال اولی ها را می گیرند و تا کلاس درس همراهی شان می کنند.

چند نکته:
۱) مدرسه ها در روسیه، مانند بیمارستان ها، به جای اسم، شماره دارند. مثلا مدرسه شماره ۵۰۲.
۲) مدارس به دبستان و راهنمایی و… تقسیم نمی شوند و هر مدرسه، از سال اول تا سال یازده را یکجا پوشش می دهد.
۳) در روسیه امروز (بر خلاف شوروی) به جای یک مجموعه کتاب درسی یکپارچه، چندین سیستم درسی موجود است و مدارس مختارند برای هر درسی، از چندین متد و دوره موجود و مصوب، یک متد را انتخاب کنند.
۴) در روسیه، به جای سیستم نمره دهی یک تا بیست، سیستم امتیازه دهی یک تا پنج دارند و عملکرد دانش آموز در طول دوره تحصیل و تشخیص معلم خیلی مهم است.
۵) تحصیل برای حداقل ۹ سال اجباری است. اما شرط ورود به دانشگاه، طی کردن کل دوره ۱۱ ساله تحصیلی است.
۶) مدارس خصوصی و غیرانتقاعی، آزادی و اختیار عمل بسیار زیادی دارند.
۷) بچه ها می توانند وارد مدراس مخصوص موسیقی، مذهبی و نظامی بشوند. ولی ورود به مدارس نظامی آسان نیست.

بهروز بهادری فر

مطالب مرتبط:
جشن پایان دبیرستان در روسیه
مراسم بادبان های سرخ

کولی های روسیه


«زنبورعسل کرک‌دار»، آهنگ بسیار معروف کولی های روسیه، با صدای بازیگر و کارگردان روس Nikita Mikhalkov در فیلم «رمانس بی رحم» (A Cruel Romance) محصول سال ۱۹۸۴ است که روی صحنه هایی از فیلم «ملکه کولی ها» ساخت شوروی، مونتاژ شده است.
دانلود فایل صوتی: https://goo.gl/w5SSje

به روایت شاهنامه، بهرام گور، پادشاه ساسانی که می خواست فقرا هم از موسیقی بهره ببرند، ده هزار کولی از هندوستان به ایران می آورد و به آن ها گاو و الاغ و آذوغه می دهد تا گذران زندگی کنند و برای مردم به رایگان موسیقی بنوازند. یک سال می گذرد و کولی ها هدیه شاه را حیف و میل می کنند و فقیر می شوند. بهرام گور هم عصبانی شده و آن ها را اخراج می کند تا آواره کوه و بیابان شوند.
این روایت واقعیت داشته باشد یا نه، کولی ها اقوامی به نام «روما» (Roma) هستند که از شمال هند وارد ایران، و بعد از طریق ترکیه به اروپای شرقی و از آن جا به روسیه، اروپای غربی، آفریقا و آمریکای شمالی و جنوبی مهاجرت کردند.

کولی ها هر جا که می رفتند با رقص و آوازخوانی و همین طور فال بینی و پرورش اسب و آهنگری زندگی می گذراندند. جمعیت کولی های پراکنده در سرتاسر دنیا تا ۱۲ میلیون نفر (یعنی کمی کمتر از جمعیت یهودیان دنیا) تخمین زده می شود.

کولی های روسیه قرن نوزدهم میلادیورود کولی ها به روسیه به اواخر قرن ۱۸ میلادی یعنی حدود ۲۵۰ سال پیش بر می گردد، زمانی که یک اشراف زاده، از یک گروه موسیقی کولی در اروپای شرقی دعوت کرد تا در مراسمی در روسیه برنامه اجرا کنند.
بعد از آن، موسیقی و اجرای کولی ها در مراسم خانواده های اشرافی مرسوم شد و کولی های بیشتری از لهستان به روسیه، به خصوص مسکو و سنت پترزبورگ، مهاجرت کردند.
کولی های روسیه، در ابتدا مانند رعیت ها، در قبال اجرای موسیقی و گرم کردن مراسم، جایی برای اقامت و خوراک دریافت می کردند، اما بعد از لغو رعیت داری در سال ۱۸۶۱ میلادی در روسیه، از طریق موسیقی و رقص و اجرای نمایش برای خود به شهرت و ثروت رسیدند.
تعدادی از اشراف زادگان جوان، دختران کولی به همسری برگزیدند. این در حالی است که ازدواج اشراف زادگان با مثلا رعیت ها کاملا دور از ذهن بود. و این نشان از جایگاه و شان کولی های آن زمان دارد.

کولی روسی، اثر Kirill Gorbunovاز آن جایی که کولی ها در شادی مردم (طبقه مرفه جامعه) حضور داشتند، در تعداد زیادی از آثار ادبی روسیه مانند آثار تولستوی، داستایفسکی و… به آن ها اشاره شده است. در خیلی از فیلم های زمان شوروی هم که بر مبنای این کتاب ها ساخته شدند، زندگی کولی ها به تصویر کشیده شده است.

کولی های روسیه از باسواد ترین کولی های جهان هستند. در جنگ با ناپلئون، به دولت روسیه تزاری کمک مالی کردند و در جریان جنگ جهانی دوم علاوه بر کمک مالی و شرکت در جنگ، با اجرای موسیقی و رقص و نمایش در جبهه های جنگ، به سربازان روحیه می دادند.

در جریان پاک سازی قومی توسط آلمان نازی، علاوه بر یهودیان، کولی ها هم قربانی شدند.
طی «پوراجموس» (Porajmos) یا هولوکاست کولی ها، حداقل ۲۲۰ هزار (و به روایتی تا یک و نیم میلیون نفر) کولی توسط نازی ها قتل عام شدند که در مقایسه با کل جمعیت کولی های مقیم اروپا، یکی از بزرگ ترین نسل کشی های دوران معاصر بوده که کمتر درباره آن سر و صدا شده است.
کولی های که توسط آلمان نازی زندانی شده بودند، مجبور بودند علامت مثلث قهوه ای رنگ (نوک به پایین) به بازو ببندند تا از دیگر زندانیان قابل تشخیص باشند.

در همان سال هایی که در آلمان کولی ها را تصفیه قومی می کردند، در شوروی تئاتر تخصصی کولی ها به نام «تئاتر رومِن» (Romen Theatre) راه اندازی شد که تا به امروز محلی برای معرفی هنر کولی های روسیه بوده است.

بعد از جنگ جهانی دوم، موسیقی کولی ها دوباره رونق پیدا می کند، اما در زمان استالین که قانون اسکان اجباری به اجرا در میاید، بعضی از کولی ها ملک و املاک خود را در شوروی رها کرده و به زندگی در سفر ادامه می دهند.

کولی ها تاثیر زیادی روی موسیقی روسیه، و به خصوص آهنگ های عاشقانه ژانر «رومانس» و آن چه در دنیا به «رومانس روسی» (Russian Romance) مشهور است داشته اند. تا جایی که می توان «رومانس روسی» را موسیقی کولی ها نامید.


رومانس کولی های روسیه به نام «راه طولانی» که بعدها ملودی آن در آهنگ انگلیسی Those Were the Days (یاد آن روزها به‌خیر) به کار گرفته شد.
دانلود فایل صوتی: https://goo.gl/qVQve9

بعضی از همین رومانس ها، از پر اجرا ترین آهنگ های مهمانی ها و مراسم مختلف در روسیه مانند عروسی و تولد و… هستند و هنوز هم که هنوز است، هستند کسانی که از گروه های رقص و آواز کولی برای اجرا در این مراسم دعوت می کنند.

کولی های روسیه

اولین برخورد خود من با کولی های روسیه، در یک مهمانی عروسی بود. انرژی شان به قدری بود که کل سالن، از جمله من که از رقص در مراسم فراری هستم را هم به رقص آوردند.
مردان گیتار و ویولون می نوازند و می رقصند. خانم ها لباس های رنگی و دامن های چند لایه و چین‌دار می پوشند و پابرهنه هستند. مردها هم جلیقه یا پیراهن بلند و شلوار سیاه به تن کرده و چکمه بلند می پوشند.
خانم ها موقع رقص، سینه و شانه شان را به شدت تکان می دهند و پا و دامن بالا می اندازند. یا نشسته به پشت خم می شوند تا مویشان بریزد، بعد شانه را تکان می دهند. دستشان را هم مثل ایرانی‌ها و هندی‌ها تکان می‌دهند. مردها هم به دست به سینه و چکمه می زنند تا صدا بدهد.


آهنگ معروف «آه، آن چشمان سیاهش!» (سال ۱۹۴۷)
Pyotr Leshchenko – Chernye Glaza
دانلود فایل صوتی: https://goo.gl/NCx03f

کولی های روسیه
گروه رقص و موسیقی کولی «Devlale»

کولی های روسیه
گروه رقص و موسیقی کولی «Devlale»

ادامه‌ی خواندن

داستان کاندوم در روسیه

کاندوم، سقط جنین، ختنه، روسیه، شوروی

در روسیه تزاری، درست مانند کشورهای اروپایی، کاندوم را معمولا از روده حیوانات درست می کردند.
بعد از انقلاب کمونیستی شوروی، در دهه ۳۰ میلادی بود که کارخانه ای در نزدیکی مسکو به نام Bakovski، با استفاده از رزین، شروع به تولید صنعتی کاندوم کرد.
این کارخانه تا حدود ۵۰ سال تنها کارخانه تولید کاندوم در کل شوروی بود و طی این مدت حدود ۲۰۰ میلیون قطعه کاندوم تولید کرد.
برای سال های سال عبارت «محصول شماره ۲» (Izdelie nomer dva) که مشخص کننده سایز بود، به جای کلمه کاندوم استفاده می شد. (سایز ۱ و ۳ بعد از مدتی از تولید خارج شد.)
جنس این کاندوم ها از لاتکس نبود و کیفیت خوبی نداشت. ضمن این که مثل اکثر محصولات، کاندوم در دوران شوروی کمیاب بود.
قیمت این کاندوم ها ۲ کوپک بود (هر صد کوپک یک روبل است). در آن زمان ۲ کوپک، قیمت بلیت اتوبوس یا یک لیوان شربت بوده.
بعد از فروپاشی شوروی، این کارخانه از کار افتاد و انواع و اقسام کاندوم وارد روسیه شد.

جالب این است که شوروی، اولین کشوری بود که سقط جنین را قانونی کرد. فقط برای دو دهه در زمان استالین، محدودیت هایی اعمال شد که خیلی هم سختگیرانه نبود.
امروزه روسیه، با وجود در دسترس بودن کلیه امکانات پیشگیری از بارداری، بیشترین تعداد سقط جنین در دنیا را دارد و سالانه ۶ میلیون روس سقط جنین می کنند. یعنی دقیقه ای ۱۲ نفر!
این عدد حتی از تعداد سقط جنین در چین هم بیشتر است. در واقع، تعداد سقط جنین در روسیه دو برابر تعداد زاد و ولد است. و خبر بد این که ۲۰ درصد سقط جنین ها، مربوط به دختران ۱۰ تا ۱۸ ساله است.
و از این جالب تر این که این رقم در زمان شوروی ۴ برابر امروز بوده. بارها و بارها از دوست و آشنا و فامیل شنیده ام که در زمان شوروی چند بار سقط جنین کرده اند.
سقط جنین در روسیه زیر پوشش بیمه است و هزینه آن توسط دولت تامین می شود. تا ۱۲ هفته به اختیار خانم باردار، از ۱۲ هفته تا ۲۲ هفته، اگر بارداری به دلیل تجاوز باشد، و بعد از آن به دلایل پزشکی و سلامتی مادر.

با وجود قانونی بودن سقط جنین و در دسترس بودن هرچند محدود کاندوم، جمعیت شوروی از ۱۶۰ میلیون نفر در دهه ۳۰ میلادی، به ۲۹۰ میلیون نفر در دهه ۸۰ میلادی رسید. بیشترین رشد جمعیت مربوط به دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی، یعنی دوران رفاه نسبی بعد از جنگ جهانی دوم است. اما رشد جمعیت در روسیه امروزی، صفر یا منفی است.

و اما نکته آخر.
زمان شوروی، سعی کردند تا تمام مظاهر دینی را حذف کنند، از جمله، ختنه.
اما در عمل اکثر مسلمانان، مانند بعضی از مسیحیان و یهودیان، به رسم و رسوم خود پایبند ماندند و در خفا به سنت های خود عمل می کردند.
دولت شوروی، به طور چرخشی، اعتقاد و تعهد بعضی از مقامات مسلمان را چک می کرد تا مطمئن شود فرزندان پسر خود را ختنه نکرده اند. ولی همیشه دلیل و بهانه ای پزشکی برای ختنه فرزندان خود «بر خلاف اعتقاد شخصی» پیدا می شد! و بنابراین مسلمانان، حتی مقاماتی که زیر ذره‌بین بودند، به سنت ختنه وفادار ماندند.

بهروز بهادری فر

نسخه فیس بوک: https://goo.gl/63O71L

سه نوستالژی یک شوروی ندیده

به عنوان یک خارجی که در روسیه امروزی زندگی می کنم، خاطره ای از دوران شوروی ندارم. اما سه چیز در روسیه برایم نوستالژیک شده!

۱) فرش روی دیوار
در روسیه و بعضی از کشورهای اروپای شرقی، به دیوار فرش آویزان می کنند.
امروزه از مد افتاده و یک جورایی کلاس ندارد، اما در بعضی از خانه های قدیمی دیده می شود، به خصوص کنار تخت یا کاناپه پیرزن ها.
جوان تر ها بیشتر طرف دار دکوراسیون اروپایی هستند و اگر این طور خانه ای را به ارث ببرند (که زیاد اتفاق می افتد) سعی می کنند به کلی دکوراسیون را تغییر بدهند. به همین دلیل تعمیرات داخلی، تجارت پر رونقی است.
حالا چرا اصلا فرش به دیوار می زدند؟
زمان شوروی در حجم شگفت انگیزی ساخت و ساز انجام شد و جمعیت قابل توجهی از مردم شهر نشین شدند. خانه ها و مجتمع هایی که در ۳۰ سال حکومت «استالین» ساخته شدند، عمری و مقاوم بودند و هنوز هم که هنوز است محکم و پرابهت سر پا هستند.
اما در ۱۱ سال حکومت «خُروشُف» که بعد از استالین رهبر شوروی شد، خیلی از خانه ها بی‌کیفیت و سری سازی بودند. فکرشان این بود که فعلا اسکان مردم انجام بشود، کمونیسم که شکوفا شد، اساسی ساخت و ساز می کنیم. به این خانه های بی کیفیت «خُروشُفکا» می گویند.
دیوار خیلی از این خانه ها انقدر نازک و بی کیفیت بود که در دهه شصت میلادی، آویزان کردن فرش به دیوار به عنوان عایق گرمایی و صوتی مرسوم شد.
ضمن این که روس ها از طریق قفقاز و آسیای میانه با فرهنگ شرقی و فرش آشنا بودند و در دوران شوروی، فرش های ارزان قیمت ازبک، تاجیک، ترکمن و قزاق در دسترس بود.
با این وجود، روس ها علاقه ای به تابلو فرش ندارند.

۲) راه پله و دیوارهای سبز و آبی رنگ
به طور کلی در شوروی کمونیست، تنوع کم بوده و اکثر جنبه های زندگی مردم یکدست و یک جور بوده. از جمله رنگ فضای های مشاع ساختمان های مسکونی و اداری، مانند ورودی، دیوار راه پله و…
نمی دانم چرا بیشتر از هر رنگ دیگری، از رنگ سبز مغز پسته ای و آبی روشن برای رنگ کردن این فضاها استفاده می شده. قرنیز ها را هم قهوه ای رنگ می کردند. رسمی که هنوز هم کم و بیش در خانه های قدیمی ساز رعایت می شود.
یک دوستی می گفت، پیگمنت این رنگ ها در حجم زیادی برای مصارف نظامی (استتار) تولید می شده است و به همین دلیل این رنگ ها ارزان در می آمده اند.

۳) تنه سفید شده درختان
آهک زدن پایین تنه درختان مختص روسیه نیست، اما برای من یادآور شوروی است.
اوایل بهار، زمانی که آخرین برف تازه آب شده و زمین هنوز سرد است، یک متر پایین تنه درختان را با ترکیبی از آهک، رنگ می کنند تا حشرات موذی خود را از پایین به شاخ و برگ ها نرسانند.
آخرای پاییز و قبل از اولین برف زمستانی هم دوباره این کار را تکرار می کنند. گفته می شود به این دلیل که انعکاس آفتاب روی برف، باعث ایجاد گرما در تنه درختان می شود و ساعت بیولوژیک درختان را به هم می زند. یعنی درخت فکر کند بهار شده و ممکن است باعث سرمازدگی شود.
برای همین دوباره پایین تنه درخت را سفید می کنند تا نور را جذب نکند و گرم نشود.

بهروز بهادری فر

نسخه فیس بوک: https://goo.gl/KmZ5yz

مطالب مرتبط:
نوستالژی روسی!
آوُسکا، زنبیل روسی

زبان بدن روس ها: ولش کن، بی خیال!


نسخه آپارات: www.aparat.com/v/4XCQT
نسخه فیس بوک: https://goo.gl/yjlzbe

حرکتی بین مردم روسیه رایج است؛ انداختن دست از بالا به پایین و معنای آن این است که:
ولش کن!
بی خیال!
مهم نیست!
گور باباش!
ای بابا! (دوباره شروع شد!)

در ایران ما برعکس روس ها دست را بالا می بریم.

در این کلیپ، از صحنه ای از فیلم «غیر ممکنه!» (Ne mozhet byt) ساخت سال ۱۹۷۵ شوروی استفاده شده است.